نویسنده, 'آمارتیاسن', در این کتاب توضیح میدهد که 'چگونه به رغم افزایش بیسابقهی وفور و نعمات کلی در جهان, هنوز میلیونها نفر در کشورهای غنی و فقیر از نعمت آزادی محرومند... سن به طور متقاعد کنندهای بحث میکند که آزادی هدف نهایی ترتیبات اقتصادی و اجتماعی و در عین حال کارآترین ابزار تحقق رفاه اجتماعی است. نهادهای اجتماعی نظیر بازار, احزاب سیاسی, مجالس قانونگذاری, دستگاه قضایی و رسانهها از طریق ارتقای آزادی فردی در فرایند توسعه نقش مهمی دارند و خود ریشه در ارزشهای اجتماعی, ارزشها, نهادها, توسعه و آزادی به طور تنگاتنگی به همدیگر مرتبط هستند و 'سن' آنها را با چارچوب تحلیلی به همدیگر ربط میدهد. با این پرسش که چه ارتباطی بین رفاه اقتصادی جمعی و توانایی فردی ما برای زندگی دلخواه وجود دارد, سن در تحلیل خود با لحاظ آزادی فردی به مثابهی مسئولیتی اجتماعی از علم اقتصاد و عالمان آن میخواهد که مبنای اجتماعی آزادی و رفاه فرد را مورد مطالعه قرار دهند. او از تنوع در مفاهیم حقوق بشر بر اساس مقتضیات خاص فرهنگ هر کشور دفاع میکند و قابلیتها و ارزشهای فرهنگ آسیایی را میستاید و به طور اخص از تسامح اسلامی به نیکی یاد میکند. این اندیشه که رهاوردهای بشری چون مردمسالاری و آزادی تماما مرهون فرهنگ غربی است را نادرست میانگارد و معتقد است غالب فرهنگها این استعداد را دارند که تکیهگاه و بستر فرایند توسعه و مردم سالاری باشند. به طور خلاصه آمارتیاسن در این کتاب بارزترین رگههای اندیشهی خود را در مورد توسعه اقتصادی, عدالت اجتماعی و حقوق بشر را در قالب تصویری منسجم از دنیای بهرت ارائه میدهد و در نهایت چنین نتیجهگیری میکند توسعه, عصاره امکانهای آزادی است.