مطلب آغازین کتاب, نوشتهای است تحت عنوان 'نقد, آفرینشی در زبان 'که طی آن نگارنده خاطر نشان میکند' :نقد دنبالهروی کردن از اثر نیست ;همان طور که اثر دنبالهروی کردن از جهان نیست .روایت ادبیات از جهان, فراسوی روابط واقعی این جهانی قرار میگیرد و نویسندهای که میخواهد جهانی بیافریند, مجبور نیست از روابط حاکم بر جهان تبعیت کند .نقد نیز در صورتی میتواند ماهیت آفرینشی داشته باشد که بتواند با کشف عرصه امکانات متن, واقعیت اثر را پشت سر بگذارد, به دریافت چیزی افزون بر اثر نایل شود و همچنان که اثر, جهان واقعی را از امکانات خویش سیراب میکند, او نیز جهان اثر را درگیر امکانات خویش سازد .نقد, آفرینشیست براساس اثر .نویسنده و منتقد هر دو به آفرینشی در زبان دست میزنند .'مبحث دوم کتاب, حاوی نکاتی است درباره رمان با عنوان 'رمان ناگفتنی, رمان باز گفتنی .' بدین ترتیب, مباحث اصلی این مجموعه که در حوزه نقد فراهم آمده با موضوعاتی از این دست تدوین گردیده است' :به سوی خواننده مطلوب مبتلا به بی خوابی مطلوب (بحثی است درباره رمان و دیدگاههای جدیدتر), 'افقهای انتظار و دورههای داستان نویسی', 'ملاحظاتی درباره زبان شاعرانه .' در بخش دیگر کتاب ابتدا مجموعهای از سرودههای مسعود احمدی با عنوان 'برای بنفشه باید صبر کنی 'ارزیابی میشود و در پی آن, نقد چهار داستان (رمان) فراهم میآید که عبارتاند از' :باغ سرخ/ بیژن بیجاری', 'دل دلدادگی/ شهریار مندنیپور', 'کولی کنار آتش/ منیرو روانیپور 'و 'زن در پیادهرو راه میرود/ قاسم کشکولی .'