نویسنده در این کتاب, بنیاد اساطیر باختری و اثر و نفوذ آنها را در حقوق بررسی کرده است .در مقدمه کتاب آمده است' :ترکیب اسطورهای حقوق را میتوان از او صاف متناقض آن شناخت .حقوق, خودمختار است لیکن از نظر اجتماعی, مقید و مشروط است .حقوق با ثبات و نظم, شناخته میشود لیکن تغییر مییابد و از نظر تاریخی ;پاسخگوست .حقوق قاعده یا دستور مطلق است لیکن بیان روان مردم است ...حقوق شکل نوینی از اقتدار منطقی را نمونه قرار میدهد که تقسیم زندگی بین قلمروهای اسطورهای گوناگون را رد میکند ...تناقضهای پایدار درباره حقوق به ابعاد اسطورهای آن مربوطند لیکن این ابعاد را در جهان غیر اسطورهای نمیتوان شناخت .'...عناوین بخشهای کتاب عبارتاند از : اسطوره و نفی حقوق ;بنیاد اسطورهای حقوق نوین ;حقوق و اساطیر .