

نگارنده در این نوشتار سعی دارد دو موضوع را مطرح سازد معانی و مقاهیم روشنفکری و نسبت آن با دین, و دوم, مقوله روشنفکری و تاثیر و تاثرات اجتماعی, سیاسی و اقتصادی ;اما این دو مبحث بیشتر به خاستگاه روشنفکری در غرب, و جریان روشنفکری ایران (از آغاز دوره قاجار تا انقلاب اسلامی) اختصاص دارد .بهزعم نگارنده کوشش برخی جناحهای روشنفکری در ایران ماهیتی, ضد دینی, باستانگرایی و غربگرایی دارد .وی با همین دیدگاه جریان روشنفکری در ایران را بررسی و ارزیابی میکند .