نگارنده در بخش نخست کتاب (مجموعهی تاریخ فلسفه)، واکنش سنتگرایان را در برابر انقلاب فرانسه بازگو میکند. به زعم وی سنتگرایان افرادی بودند که انقلاب را به منزلهی فردگرایی هرج و مرجطلبانه و جانشینی برای اثبات اجتماعی میدانستند. از جملهی این افراد میتوان از 'دومستر'، 'شاتو بریان' و 'لامته' نام برد. در بخش دوم، آرمانشناسان از آن جمله 'من دوبیران' معرفی گردیدهاند. گفتنی است این افراد اطلاحگران اجتماعی و از جمله کسانی بودند که اعتقاد داشتند عمل انقلاب به گسترش نیاز دارد. نیز از فلسفهی تحصلی و فیلسوفانی نظیر کلود برنارد، هانری برگسون و امیل لیتره سخن رفته است. در بخش سوم (از برگسون تا سارتر) موضوع فلسفه و دفاعیات دینی در مسیحیت مطرح شده و فیلسوفان این دوره معرفی گردیدهاند. از جمله نقاط قوت این جریان را در نیمهی نخست قرن نوزدهم میتوان ارتباط موضوعیت ایمان مسیحی با آرمانهای انسان نام برد.