نگارنده در این کتاب، سعی کرده تا توان پژوهشی کشور را از ابتدای سال 1376 به بعد ارزیابی نموده و فعالیتهای پژوهشی آن را با کشورهای پیشرفتهی آلمان و ژاپن و کشورهای در حال توسعهی هند و چین مقایسه کند. همچنین سعی کرده تا وضعیت واقعی آن را در کشور مشخص نماید و برای بهبود و یا تغییر روش آن، راه حلهایی را مطرح کند. گفتنی است در مقایسهی توان پژوهشی کشور با سایر کشورها سعی شده تا شاخصهای مهم پژوهش و تحقیق بررسی گردد که عبارتاند از: شاخصهای مالی، شاخصهای سرانهی تحقیق، هزینههای تحقیق بر حسب نوع منابع مالی، و نسبت هزینههای مالی تحقیق به تولید ناخالص ملی. در پایان کتاب، هفت معیار به ترتیب اهمیت برای شناخت جامعهای علمی تحقیقاتی مطرح شده که عبارتاند از: 'عملکردها، تصمیمگیریها در آن جامعه تابع شناخت باشد'، 'توسعه به مفهوم بهینهسازی نیروی انسانی و مادی امری جدی باشد'، 'جامعه کارکردگرا باشد'، 'نظام آموزشی پویا، مرتبط و رکن اساسی خلاقیت و نوآوری باشد'، 'محققان و متفکران و کارشناسان در تصمیمگیریها، نقش کلیدی داشته باشند'، 'جامعه در تمام سطوح اجرایی، قانونگذاری و برنامهریزی آیندهنگر باشد' و 'ارتباط جامعه با محیط بینالمللی از ماهیت رقابتی برخوردار باشد'. با توجه به این هفت معیار، نشان داده شد که هیچ یک در چارچوب تفکر و امکانات کشور نیست و اگر در تعدادی از این موارد، امکاناتی وجود داشته باشد، به آن عمل نمیگردد. بنابراین جامعه، هنوز از هویت علمی ـ تحقیقاتی برخوردار نیست.