در این مطالعه سعی شده نخست زمینههای تئوریک موجود و مبانی نظری توجه و گرایش به شهرهای متوسط یا 'میان مقیاس' در جهان بررسی شود؛ سپس تجربیات کشورهای مختلف در دست یافتن به توزیع موزون جمعیت و تقویت شهرهای میانی در نظام شهریشان مطرح گردد. در کتاب خاطرنشان شده است: 'تقویت شهرهای متوسط و مکان یابی آنها در پهنههایی که موجب تقویت جریان جمعیت و فرصتهای اقتصادی به سوی نقاط پرتمرکز ـ اغلب پایتختها شود، اصولا نوعی گرایش همسان در اغلب این کشورها تلقی شده است. تمرکزگرایی صنعتی، القای امکاناتی که موجب رشد سریع این گونه شهرها شود، بهبود الگوی پرداخت مالیاتها، توسعهی زیرساختها و تقویت شبکهی حمل و نقل اغلب سیاستهایی بودهاند که برای تقویت این شهرها برگزیده شدهاند'.