این کتاب با نگرش و رویکرد 'چند فرهنگی 'در حوزه فلسفه علوم اجتماعی نگاشته شده است ;بر این اساس, نویسنده بر آن است در زیر لایه تحلیلهای فنی, نگرش و تصور مناسبتری از جهان چند فرهنگی به دست دهد' .هدف اصلی و اولیه این کتاب تعمیق و احیای گفت و گو و بحث درباره ماهیت پژوهش اجتماعی است .اما فراتر از آن, نیت این کتاب فراهم آوردن دیدگاهی است که با نیازهای مبرم جهان چند فرهنگی مناسبتر باشد 'نویسنده تصریح میکند' :تحلیلهای ما مبتنی بر یک شیوه تفکر دیالکتیکی بوده است .در یک نگرش و رویکرد تحلیلی, تفاوت مطلق انگاشته نمیشوند .'...وی در کتاب دوازده تز فلسفه چند فرهنگی علوم اجتماعی مطرح میسازد که عبارتاند از : 1ـ از دوگانگیها بپرهیز .از دو گانه انگاریهای زیانبار بر حذر باش . دیالکتیکی بیندیش, 2ـ به دیگران همچون 'دیگری 'نیندیشید .شباهت و تفاوت را اصطلاحات مرتبطی بدانید که پیش فرض یک دیگرند3 .ـ از انتخاب کاذب میان عامگرایی و خاصگرایی, همرنگی و جدایی فراتر بروید .به جای این که بکوشید بر تفاوتها غلبه کنید یا آنها را متصلب کنید, با آنهایی که متفاوتند از طریق این تفاوتها وارد تعامل شوید و گوشه چشمی هم به آموختن و رشد در جریان داشته باشید4 .ـ فرایندی فکر کنید, نه جوهری و ذاتی (یعنی برحسب افعال فکر کنید نه برحسب اسمها) زمان را هم عنصری اساسی در تمام موجودیتهای اجتماعی به حساب آورید .حرکت ـ دگرگونی, تکامل و تحول, تغییر ـ را در همه جا ببینید5 .ـ بر عاملیت آنهایی که مورد پژوهشند تاکید بورزید6 .ـ به یاد داشته باشید که عاملان فقط به این دلیل عامل هستند که در درون سیستمی قرار گرفتهاند که همزمان هم به آنها قدرت میبخشد و هم مقید و محدودشان میکند7 .ـ انتظار پرتو افکنی بیشتری از هر عمل یا فراورده انسانی که تلاش میکنید فهمش کنید داشته باشید8 .ـ جوامع را مونادهای یکپارچه جدا از هم, یا دیگران را صرفا اعضای یک فرهنگ یا گروه خاص در نظر نگیرید9 ....ـ به نقش قدرت بخشی که گذشته برای شما دارد اذعان کنید .اما به یاد داشته باشید که شما از چه طرقی گذشته را آنی میکنید که هست10 .ـ به جایگیر شدگی فرهنگی و تاریخ شناخت علمی اجتماعی توجه کنید. ...11ـ پشت نمای توهمی خنثی و بی طرف بودن پنهان نشوید تا خود یا دیگران را مجاب کنید که عینی هستید. ...12ـ پذیرش یا تجلیل کافی نیست .درگیر دیگران شوید .