'آبی 'داستانی است نمادین که برای نوجوانان و جوانان تالیف شده است .این داستان درباره دخترکی است که از کارهای معمول همسایه و پدر و مادرش دچار توهم و ترس میگردد و در نتیجه به بستر بیماری میافتد .حکیم برای بهبودی دخترک رنگ آبی را تجویز میکند ;از این رو اتاقش را رنگ آبی میزنند, او را برای دیدن آبی آسمان به بیرون میبرند, اما چون هوا غبارآلود است, ناچار او را به بالای کوه میبرند و سرانجام پدر و مادر دخترک برای پیدا کردن گیاهی آبی روانه سفر میشوند و در این سفر است که درمییابند چه قدر از فرزندشان غافل بودهاند .آنها در راه به رودخانهای آبی میرسند و باز میگردند .حکیم نیز دو گل آبی پیدا میکند که به دخترک میدهد و سلامتی را به او باز میگرداند و پدر و مادر نیز از روی خوشحالی 'لبخندی زلال و آبی 'بر لبانشان نقش میبندد .کتاب در صفحات مصور و رنگی به چاپ رسیده است .