((آبکند)) مجموعهای است متشکل از سیزده داستان کوتاه فارسی که((سایهها)) عنوان یکی از آنهاست .نگارنده در این داستان گوشهای از زندگی زنی را بازگو میکند که همراه دو فرزندش در در اتاقکی آهنین ـ کاروان ـ در نزدیک جنگلی اقامت دارند .یک روز که بچهها مشغول بازی هستند ناگهان مردی به آنها نزدیک میشود .آنها از ترس به کاروان پناه میبرند .مرد میایستد و به کاروان که چهار چرخ دارد خیره میشود .در این هنگام مادر با دستهای گل وحشی فرا میرسد و ...