داستان درباره یک شکارچی است که به جنگل میرود و برای حیوانات تله میگذارد. فردای آن روز یک روباه دستش در تله گیر میکند و برای رهایی ازشکارچی به او میگوید که برایش آهو و خرگوش میآورد. روباه پس از رهایی به سراغ دیگر حیوانات رفته, آنها را از وجود شکارچی باخبر میکند. در پی آن, همه حیوانات با کمک یکدیگر نقشهای طرح میکنند و با اجرا کردن آن شکارچی را تنبیه میکنند. شکارچی نیز از رفتار خود پشیمان شده, با حیوانات مهربان میشود.