نگارنده با رویکردی دینی ابتدا نکاتی درباره مفهوم نقد, ضرورت نقد, معیار نقد, روش نقد و قلمرو نقد مطرح میسازد ;سپس در بحث 'نقد هدفها 'از نیازها, دگرگونی هدفها, ضرورت انتخاب و مانند آن سخن میگوید ;همچنین براساس دیدگاه خود, روش نقد هدفها را توضیح میدهد .مبحث پایانی کتاب مربوط به نقد مکتبهاست .نگارنده تصریح میکند ...' :آنچه وضعیت فکری امروز من است در این خلاصه میشود که بینش علمی براساس تجربه و بینش فلسفی براساس استدلال و بینش عرفانی براساس شهود, همه و همه محتاج بینش دینی هستند .همان طور که مذهب, به علم در هدف و انگیزه و شکل بندی جهت میدهد, همان طور بر فلسفه و عرفان اثر میگذارد و یقین و شهود, این دو را راه میبرد .من در حالی که برای این سه حرمتشان را قائل هستم محدویتشان را باور کردهام و این است که به وحی روی آوردهام .'