آفتاب

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

نمایش ۱ تا 25 از ۱,۹۹۳ مقاله

با آغاز جنگ ایران و عراق، پسر آقا كمال، كه تازه ازدواج كرده است به جبهه می‌رود و شهید می‌شود، اما علی پسر آقا رحمت، كه در همسایگی آنها است تاب مشكلات زندگی را نمی‌آورد و به‌طور غیر قانونی از مرز می‌گذرد و به آلمان غربی می‌رود. در آنجا با شخصی به نام مصطفی، كه سال‌ها پیش به اروپا رفته و با جیب‌بری زندگی می‌كند، آشنا می‌شود. علی پس از مدتی، زندگی در وطن را تر...



منوچهر شایان مدیر عامل یك آموزشگاه هنری است. كه چند سال پیش همسرش را از دست داده است، قصد ازدواج دارد، اما فكر می‌ كند قبلاً باید كمند دختر نوزده ساله‌اش را شوهر بدهد. كمند راضی به ازدواج نیست، چون می‌بیند در صورت ازدواج كسی نیست از خواهر كوچكش كه از ناحیه پا معلول است، مواظبت كند. از طرفی كمند با زنی به نام گیسو روابط دوستانه‌ای دارد. او وقتی پی می‌برد كه...



رزمنده‌ای به‌نام علی اسیر نیروهای دشمن است. گروهی پاسدار زیر نظر احمد، با لباس مبدل، به پایگاه دشمن هجوم می‌برند و پس از تار و مار كردن سربازان دشمن علی را نجات می‌دهند. مدتی بعد علی و احمد در پایتخت مأمور گشت شهری می‌شوند. گروهی از اعضاء سازمان مجاهدین در جریان سرقت از یك بانك با گروه گشت آنان روبه‌رو می‌شوند و احمد را از پا در می‌آورند. مرگ احمد ضربه روحی...



پیرمردی به‌نام پیراك از راه حمل و نقل ماهی‌های صیادان برای شخصی به‌نام كریم سماك گذران می‌كند. فرزند او، علی، در زاهدان دوره خدمت اجباری را می‌گذراند. علی در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر كشته می‌شود. هم‌قطار علی، عباس، خبر را به پیراك می‌رساند و پیراك عباس را به اصرار نزد خود نگه می‌دارد. سال‌ها پیش عوامل كریم سماك پدر عباس را به قتل رسانده‌اند و عباس از كر...



یك گروه پنج نفره از اعضاء جهاد سازندگی، كه به كردستان اعزام شده‌اند مشغول ساختن مدرسه هستند، از سوی خوانین محلی و اعضاء حزب دموكرات كردستان ایران مورد آزار قرار می‌گیرند. تعدادی از آنان از جمله مهندس گروه و برادرش به دست دموكرات‌ها گرفتار می‌شوند. مدتی بعد این گروه را به همراه تعدادی دیگر از زندانیان به ”دوله تو“ منتقل می‌كنند. در زندان جدید یك درجه دار ارتش...



كارمند جوانی، كه از زندگی سخت خود ناراضی است، با پیرمرد مرموزی ملاقات می‌كند. پیرمرد اظهار می‌دارد كه می‌تواند كارمند را به مرادش برساند با این شرط كه در راه صواب گام بردارد. كارمند می‌پذیرد. پیرمرد روزنامه سه ماه بعد را كه خبر جنگ ایران و عراق در آن چاپ شده است به او نشان می‌دهد. كارمند با خرید اجناس و كالاهای ضروری و احتكار آنها و سپس فروش آنها در روزهای ج...



دشمن در خاك خود پایگاهی قدرتمند ساخته است. خبر به ستاد عملیاتی نیروهای دریائی می‌رسد و یك تیم چهار نفره از گردان تكاوران نیروی دریائی به فرماندهی ستوان ”بای“ انتخاب می‌شوند تا با نفوذ به خاك دشمن پایگاه جهنمی را منهدم كنند. در آغاز مأموریت یكی از افراد گروه، كه در گذشته فاسد و طاغوتی بوده، دستگیر و پس از شكنجه اعدام می‌شود. یكی از آنها به ضرب چاقو كشته می‌شو...



بیست و پنج سال زندگی یك زن با همه دردها و غصه‌هایش، شوهری كه در زندان و پسری نابینا كه در انتظار آزادی پدر، بزرگ می‌شود. و یك روز خبر از آزادی پدر می‌رسد و پسرش ازدواجش را قرار می‌گذارد كه در همان روز برگذار كند. اما پدر در زندان درمی‌گذرد و این ضربه‌ای هولناك برای مادر و پسر منتظر است و پسر وضعیت متزلزل‌تر دارد. او ابتدا در برابر این ضربه خود را از دست رفته...



زن و شوهری به نام‌های سعید و پروانه كه با یكدیگر اختلاف دارند پس از طلاق به فكر تجدید زندگی مشتركشان می‌افتند؛ اما در یك سانحه اتومبیل زخمی می‌شوند. كوشش پزشكان برای درمان زن بی اثر می‌ماند. مرد نیز پاهای خود را از دست می‌دهد و پیرامون علت ماجرائی كه بر او و همسرش گذشته به فكر فرو می‌رود.



ارتش سرخ برای دستگری ژنرال دینیكین و تار و مار كردن بقایای گارد سفید وارد بندر انزلی می‌شود. هیئت اتحاد اسلام از ژنرال راسكولنیكف و ارژنیكیدزه استقبال و میرزا كوچك خان با آنان در كشی كورسك ملاقات می‌كند و پیمانی نه ماده‌ای منعقد می‌كنند. به دنبال آن جمهوری گیلان بر قرار می‌شود. مدتی بعد با وقوع كودتای سرخ میرزا و یارانش به جنگل می‌زنند. میرزا دو تن از یاران...



محمد غفاری، مشهور به كمال‌الملك، به سمت نقاشی باشی دربار ناصر الدین شاه قاجار پذیرفته می‌شود، و پس از چند صباحی لقب كمال‌الملك می‌گیرد. در دربار ناصرالدین شاه به اتهام ربودن جواهرهای سلطنتی بازجوئی و به او اهانت می‌شود. پس از ترور شاه و تاج گذاری مظفرالدین شاه برای تكمیل هنرش به اروپا می‌رود و در بازگشت به مشروطه خواهان می‌پیوندد. بعد از امضاء فرمان مشروطیت...



گروهی از رزمندگان ایرانی در محاصره نیروهای عراقی قرار می‌گیرند. سه كامیون مهمات برای نجات آنها فرستاده می‌شود. دو كامیون از بین می‌رود و راننده كامیون سوم راه خود را گم می‌كند. راننده در طول راه با عده‌ای از عشایر منطقه روبه‌رو می‌گردد از میان آنها كودكی داوطلب می‌شود تا راه رسیدن به رزمندگان محاصره شده را نشان بدهد. آنها موفق می‌شوند به موقع مهمات را به رزم...



ناصر، قاچاقچی سابقه دار هروئین، می‌كوشد حمید بزرگ‌نیا را كه از او و گروهش بریده، از نو به همكاری جلب كند، حمید كه كارمندی متأهل است از همكاری با ناصر تن می‌زند، اما به مرور در دام اعتیاد اسیر می‌شود. اصرار و نصیحت همسرش بی اثر است و سرانجام زن او را به مركز مبارزه با مواد مخدر معرفی می‌كند. حمید، ناصر و همكارانشان دستگیر می‌شوند. ناصر اعدام می‌شود و دیگران ر...



همسر احمد ضیائی، دبیر تاریخ در تصادف با اتومبیل دو آمریكائی به نام‌های ادوارد و پل به شدت زخمی می‌شود. قانون كاپیتولاسیون (مصونیت سیاسی و اجتماعی آمریكائی‌ها در ایران‌) مانع از دستگیری و محاكمه آنها است. احمد علیه دو آمریكائی شكایت می‌كند، اما به جائی نمی‌رسد در این میان همسرش فوت می‌كند. احمد پس از مرگ همسرش در كلاس درس بر ضد مصونیت سیاسی و اجتماعی آمریكائی...



نوجوان شانزده ساله‌ای به نام علی، پس از آنكه پدر، مادر و خواهرش را در حمله موشكی عراق از دست می‌دهد قصد دارد به جبهه برود تا از سربازان دشمن انتقام بگیرد. دكتر حكمتی كه در بیمارستان به مداوای مجروحان مشغول است، می‌كوشد علی را از تصمیمش باز دارد. كوشش‌های علی برای رسیدن به خط مقدم با مانع روبه‌رو می‌شود. عاقبت علی پس از آشنائی با یك گروهبان به نام نادریان عاز...



حسن، كارمند دادگستری است. مادرش اصرار دارد كه او با دختر دائی خود ازدواج كند، اما حسن با آذر، خواهر دوست خود، ازدواج می‌كند. از همان آغاز میان مادر و عروس اختلاف می‌افتد، آذر ناسازگاری می‌كند. حسن برای تامین مخارج خانواده و پاسخ گوئی به توقعات آذر تن به رشوه‌خواری می‌دهد. مادر بر اثر شدت اختلاف پسر و عروسش را ترك می‌كند و مدتی بعد با پیكری فلج به خانه بازمی‌...



امیرو نوجوان تنهائی است كه سودای مهاجرت به آن سوی آب‌های دریای جنوب را در سر می‌پرورد. او با جست و جوی آشغال‌ها و جمع‌آوری و فروش بطری‌های خالی، فروش آب یخ، واكس زدن كفش فرنگی‌ها و كارهائی از این دست،‌ گذران می‌كند. به‌تدریج درمی‌یابد كه راه آگاهی، آموختن است، به این منظور به كلاس شبانه می‌رود و در فراگرفتن حروف الفبا تلاش می‌كند. در پایان در مسابقه‌ای سخت...



پیرمرد ثروتمندی پسران و عروس‌هایش را فرامی‌خواند تا پیش از مرگ میراثش را میان آنها تقسیم كند. تنها كسانی كه به مال پیرمرد چشم ندارند پسر بزرگتر و خدمتكار پیر خانه‌اند. پیرمرد زمانی كه در زیر زمین خانه مشغول موعظه برای فرزندان و عروسان است می‌میرد و همزمان با مرگ او زلزله‌ای راه زیر زمین را به بیرون مسدود می‌كند. دارائی پیرمرد به ویرانه‌ای تبدیل می‌شود. بازما...



در جنگ ایران و عراق یك هواپیمای ارتش ایران، پس از انجام مأموریتی در خاك عراق، مورد حمله عراقی‌ها قرار می گیرد و در كردستان عراق سقوط می كند. خلبان با چتر نجات فرود می‌آید. گروهی از نظامیان در پی دستگیری او هستند. خلبان به كمك یك تكاور ایرانی، كه برای انجام مأموریتی با لباس مبدل وارد كردستان عراق شده، نجات می‌یابد. هر دو پس از درگیری با نظامیان دشمن به همراه...



جوانی مشهور به حسن مطرب برای دزدی وارد خانه‌ای می‌شود. در خانه مجاور روحانی‌ای به‌نام توحید با موعظه‌های خود گروهی از اهالی محل را بر ضد نظام سلطنتی می‌شوراند. پلیس امنیتی برای دستگیری توحید به محله هجوم می‌آورد. در این میان حسن نیز بازداشت می‌شود و در زندان به‌دلیل شباهت به روحانی شكنجه می‌شود. بازجو پی می‌برد ‌كه او توحید نیست، با وعده و وعید او را به هیئت...



بكتاش، معدن فیروزه وزیر صنایع و معادن را در روستای قلعه بالا اداره می‌كند. آقا عمو، محمد و گروهی از اهالی روستا از جمله قادر در معدن به كار مشغولند. قادر قطعه‌ای فیروزه می‌یابد و به آقا عمو می‌دهد. عوامل بكتاش قادر را در معدن به قتل می‌رسانند. آقا عمو و كارگران به تلافی اعتصاب می‌كنند. آقا عمو برای تعیین قیمت فیروزه فرزندش جلیل را به شهر می‌فرستند، اما عوامل...



سماواتی حقوق عقب افتاده سه ماه خود را پس از دریافت از حسابداری گم می‌كند و برنامه‌های او برای پرداخت اجاره معوقه آپارتمان و هزینه روزمره زندگی نقش بر آب می‌شود. همسرش قصد فروش طلای اندك خود را دارد، اما مردی به سماواتی اطلاع می‌دهد كه پول او را یافته است. سماواتی در ملاقات با مرد به خاطر می‌آورد كه او همان كسی است كه در بحبوحه انقلاب پول گم كرده‌اش را سماوات...



اكرم پس از بگومگو با همسرش، مجید استواری، كه صندوقدار بانك است خانه را به قهر ترك می‌كند. مجید بیست هزار تومان از موجودی صندوق كسر آورده و در راه بازگشت به خانه با اتومبیلی تصادف كرده است. اكرم به خانه پدری می‌رود و ماجرا را وارونه تعریف می‌كند. پدرش عباس صفاریان در لحظه عروسی دختر دیگرش برای یافتن مجید خانه را ترك می‌كند؛ اما او را نمی‌یابد. مجید فرزندش س...



دو ارباب به نام‌های فرخان و صولت برای تصاحب چراگاه منطقه با هم ستیز دارند. آن دو با اجیر كردن اسب سواران ماهر هر بار در مسابقه‌های دوره‌ای كه برای تصاحب چراگاه برگزار می‌شود، شركت می‌كنند. سلمان با اسب تندروئی به نام تندر برای فرخان می‌تازد و صولت سواركاری به نام یارسلطان از پایتخت می‌آورد. با توطئه صولت، سلمان، سواركار فرخان از اسب به زیر می‌افتد و مجروح...



پیش از انقلاب هنگام بازدید نخست وزیر از شهرداری، عده‌ای از كارمندان با وی عكس یادگاری گرفته‌اند. پس از انقلاب عده‌ای زمین خوار و دلال، كه به عكس مزبور دست یافته‌اند یكی از كارمندان به نام نعمت خادم زاده از تهدید می‌كنند تا در معامله غیر قانونی زمین آنها را كمك كند وگرنه آنها عكس را در اختیار هیئت پاكسازی قرار خواهند داد. خادم زاده كه در لحظه به لحظه خبر اعدا...



نمایش ۱ تا ۲۰ از ۱,۹۹۳ مقاله