بن برهان، ابوالقاسم
اِبْنِبَرْهان، ابوالقاسم، عبدالواحد بن علی عُکْبَری (ح 375- 456ق/ح 985-1064م)، فقیه، نحوی، لغوی، نسابه، متکلم و محدث. باخرزی (3/1512) نام پدر وی را حسین ذکر کرده است. ولی تاریخ نگاران قبل و بعد از او در اینکه نام پدر وی علی بوده است اتفاق نظر دارند (خطیب بغدادی، 11/17؛ ابن ماکولا، 1/246). برهان نیز نام یکی از نیاکان او...
ابن بری، ابوالحسن
اِبْنِ بَرّی، ابوالحسن علی بن محمد بن علی بن محمد بن حسین رباطی مالکی (ح 660 -731ق/ح1263-1331م)، لغوی و مقری. از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست. در تازه، یکی از شهرهای مراکش زاده شد (کنون، 1/219). علوم اسلامی عصر خویش را به خوبی فراگرفت و در قرائات مختلف قرآن استاد شد، و بعد از آنکه مدتی در محکمه عنوان شاهد عدل...
ابن بری، ابو محمد
اِبْنِ بَرّی، ابو محمد عبدالله (رجب 499-27 شوال 582/ مارس 1106-10 ژانویهٔ 1187)، نحوی و لغتشناس شافعی مذهب مصری. خاندان ابن بری اصلاً اهل بیتالمقدس بودند. او خود در قاهره مسکن گزید (سبکی، 7/121؛ قس: 2 EI) و از مشایخ آن شهر، کسب دانش کرد: نزد عبدالجبار بن محمد قرطبی و محمد بن عبدالملک شنترینی نحوی عربیت آموخت و از ابوصادق مد...
ابن بزاز
اِبْنِ بَزّاز، پسر اسماعیل بن حاجی محمد اردبیلی (زنده در 759ق/1358م)، از دراویش توکلی. نام وی را توکل (حاجی خلیفه، 2/1080) و توکلی (تربیت، 234؛ مشکور، 217؛ کسروی، «نژاد و تبار صفویه»، 2/361) ذکر کردهاند (قس: آقابزرگ، 15/50). از زندگانی وی اطلاعی در دست نیست، فقط میدانیم که از مریدان شیخ صدرالدین موسی، پسر و جانشین شیخ صفی...
ابن بزاز، محمد
اِبْنِ بَزّاز، محمد بن محمد بن شهاب بن یوسف عمادی کَردَری ملقب به حافظ الدین (د 827ق/1424م)، فقیه حنفی. از آنجا که وی به «ابن بزاز»، «بزازی»، و گاه «ابن بزازی» معروف بوده، میتوان احتمال داد که لقب یکی از پدران وی بزاز بوده است. چنانکه از نسبتهای «کردری»، «خوارزمی» و «بریقینی» برمیآید و برخی از شرح حال نویسان (رمزی...
ابن بزری
اِبْنِ بَزْری، زینالدین جمال الاسلام ابوالقاسم عمر بن محمد بن احمد بن عکرمهٔ جزری (471-560ق/1078- 1165م)، فقیه شافعی. ابن بزری اهل جزیرهٔ ابن عمر - شهری در شمال موصل (اکنون در ترکیه) که از آن تا موصل 3 روز راه و محاط به دجله است (یاقوت، 2/138) - و امام، فقیه، مفتی و مدرس آن شهر بود (ابن خلکان، 3/444- 445). بزری منسوبِ...
ابن بسام
اِبْنِ بَسّام، ابوالحسن علی بن محمد بن نصر بن منصور بن بسام عَبَرتایی (د 302 یا 303ق/914م)، شاعر و نویسندهٔ بغدادی. بسام نام نیای بزرگ اوست (ابن اثیر، 1/150؛ مسعودی، 4/206) و عبرتا روستایی است در عراق. برخی نام نیای او را منصور بن نصر نوشتهاند (طبری، 10/14؛ خطیب، 12/63). دربارهٔ زندگی او آگاهی چندانی در دست نیست، جز اینکه...
ابن بسام شنترینی
اِبْنِ بَسّام شَنْتَرینی، ابوالحسن علی بن بسام (د 542ق/ 1147م)، ادیب و شاعر عصر مرابطون در اندلس. به رغم آوازهٔ بلند وی. دانستههای ما از زندگی او، به ویژه در دورهٔ جوانیش، بسیار اندک است. اصل و نسبت وی شناخته نیست. از زندگی و محیط تربیتی و استادان او در شنترین نیز هیچ نمیدانیم و این امر شاید با موقعیت جغرافیایی این شهر...
ابن بسطام
اِبْنِ بِسْطام ، حسن بن بسطام بن سابور (شاپور) زیأت واسطی، محدث شیعی امامی سدهٔ 4ق/10م. از زندگی وی چندان اطلاعی در دست نیست، پدرش بسطام و عموهایش زکریا، زیاد و حفص از ثقات بوده و از امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) روایت کردهاند (نجاشی، 110؛ بحرالعلوم، 1/367- 368). خوانساری وی را هم طبقهٔ کلینی (د 329ق/941م) و ابن قولو...
ابن بشار
اِبْنِ بَشّار، احمد بن محمد بن سلیمان، ادیب و کاتب سدهٔ 3 و 4 ق/ 9 و 10م. از دوران زندگانی، معاصران و حیات سیاسی - اجتماعی وی اطلاعی در دست نیست. کهنترین مأخذی که از وی نام برده فهرست ابن ندیم است و دیگر مآخذ صریحاً مطالب آن را تکرار کردهاند. ابن بشار از نظر بلاغت و شیوهٔ نگارش از بزرگترین کاتبان عصر خویش به شمار میرف...
ابن بشر
اِبْنِ بِشْر، عثمان بن عبدالله، نک: عثمان بن عبدالله. </p>
ابن بشران
اِبْنِ بِشْران، ابوالحسین علی بن محمد بن عبدالله بن بشران اموی معدل (328- 415ق/940-1024م)، محدث بغدادی الاصل. وی را صدوق، ثقه، خوشاخلاق، بسیار جوانمرد و متدین (ظاهر الدیانهٔ) ذکر کردهاند (خطیب، 12/99 و به نقل از او ذهبی، العبر، 2/229). ابن بشران نزد اساتیدی چون علی بن محمد مصری، اسماعیل بن محمد صفار و حسین بن صفوان بردع...
ابن بشران
اِبْنِ بُشْران، یا بَشران، بشیران، ابوغالب محمد بن احمد بن سهل واسطی معروف به ابن بشران و ابن خاله (380-462ق/990-1070م)، ادیب، شاعر و محدث. باخرزی اشعار و شرح احوال او را یک بار ذیل «ابوغالب محمد بن احمد بن سهل الواسطی» آورده (1/303) و بار دیگر ذیل «ابوغالب بن بشران الواسطی» (1/323) و ظاهراً آن دو را دو شخصیت جداگانه پند...
ابن بشرون
اِبْنِ بَشْرون، عثمان بن عبدالرحیم (د پس از 561ق/1166م)، ادیب، از مردم صقلیه، بشرون که عثمان شهرت خود را از او یافته است، نیای بزرگ وی بود. در تبارنامهای که تجانی (ص 366-367) برای او نقل کرده نام و نسب او، «عثمان بن ابی القاسم بن عبدالرحمان بن حشرون» آمده است. نامهای مذکور در این سلسله نسب - بجز عثمان - با آنچه م...
ابن بشری
اِبْنِ بُشْری، ابوالحسن علی بن بشری آغرناطی، کاتب و شاعر اندلسی، معاصر نصریان غرناطه. از زندگی او اطلاعی در دست نیست، حتی منابع جدید نیز به ندرت از او سخن گفتهاند. تنها از آن روی که وی پارهای موشحات ابن خطیب را نقل کرده، میتوان حدس زد که در سدهٔ 8 یا 9ق/14 یا 15م میزیسته است (اهوانی، 7) و از آنجا که نیفر (1/129) او...
ابن بشکوال
اِبْنِ بَشْکُوال، ابوالقاسم خلف بن عبدالملک بن مسعود بن موسی ابن بشکوال1 ابن یوسف بن داحهٔ بن داکهٔ بن نصر بن عبدالکریم بن واقد خزرجی انصاری معروف به ابن بشکوال (494- 578ق/1101- 1183م)، حافظ، محدث و مورخ قرطبی اندلسی. بعضی از منابع نام نیاکان دور ابن بشکوال را به اختلاف نوشتهاند، اما خود او (2/366) در شرح حال پدرش ا...
ابن بصال
اِبْنِ بَصْال، ابوعبداللهمحمدبنابراهیماندلسیطلیطلی(د 499ق/ 1106م)، گیاهشناس مسلمان و دانشمند آگاه به دانش کشاورزی. او را ابن فصال نیز گفتهاند. کحاله (ص191) در گزارشی از اوضاع کشاورزی و گیاهشناسی در تاریخ اسلام، از دو شخص متفاوت با عنوان محمد بن ابراهیم بن فصال و ابراهیم بن محمد بن بصال نام برده که ظاهراً هر دو یکی ه...
ابن بصیص
اِبْنِ بُصَیْص، شیخ نجمالدین موسی بن علی بن محمد حلبی (651 - ذیقعدهٔ 716ق/1253- ژانویهٔ 1317م)، خوشنویس و «شیخ الکتاب» دمشق. وی در حماهٔ زاده شد و در دمشق پرورش یافت. او را به سبب اینکه به شیوهٔ «منسوب» کتابت میکرد، «کاتب المنسوب» نامیدهاند. خط «منسوب» به خطی گفته میشد که اندازهٔ هر حرف آن متناسب با حرف الف و این تن...
ابن بطریق ، ابوحسین
اِبْنِ بِطْریق، ابوحسین، یا ابوزکریا شمسالدین یحیی بن حسن بن حسین بن علی بن محمد بن بطریق اسدی حلی (523 -600ق/1129- 1204م)، محدث، فقیه، ادیب و متکلم امامی. آل بطریق از خاندانهای بزرگ علم و ادب در حله بودند. ابن بطریق و دو فرزندش علی و محمد از مشهورترین افراد این خاندان به شمار میآیند (صدر، 129، 130). به گفتهٔ بحرالعلو...
ابن بطریق، ابو زکریا
اِبْنِ بِطْریق، ابوزکریا یحیی (یا یوحنا) بن بطریق، مترجم مشهور سدهٔ 3ق/9م. پدرش بطریق در روزگار منصور خلیفهٔ عباسی میزیست و به دستور او کتابهای بسیاری را به عربی ترجمه کرد (ابن ابی اصیبعه، 2/174). ابن بطریق از موالی مأمون (ابن جلجل، 67) و از نزدیکان حسن بن سهل و در شمار کسانی بود که مأمون به روم فرستاد تا از کتابخانهها و...
ابن بطلان
اِبْنِ بُطْلان، ابوالحسن مختار (یا یوانیس1) بن حسن بن عبدون ابن سعدون بن بطلان (د پس از 455ق/1063م)، پزشک مسیحی بغدادی. وی مدتی نزد ابوالفرج عبدالله بن طیب بغدادی طب و فلسفه خواند (ابن ابی اصیبعه، 2/238) و بزرگترین شاگرد و مورد احترام فراوان او بود (قفطی، 207). ابن بطلان مدتی نیز ملازمت ابوالحسن ثابت بن ابراهیم بن...
ابن بطوطه
اِبْنِ بَطّوطه، ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد بن ابراهیم لواتی طنجی (ابن جزی، 9) و یا به صورتی کاملتر، ابوعبدالله محمد ابن عبدالله بن ابراهیم بن محمد بن ابراهیم بن یوسف (ابن حجر، 5/227)، جهانگرد معروف (703- 779ق/1304-1377م). لقب او به دو صورت شرفالدین (ابن جزی، همانجا) و شمسالدین (زبیدی، 5/109) آمده است. به نوشت...
ابن بطه عکبری
اِبْنِ بَطّهٔ عُکْبَری، ابوعبدالله عبیدالله بن محمد (304-387ق/ 917- 997م)، متکلم، فقیه و محدث حنبلی. نسبت وی به عتبهٔ بن فرقد، صحابی پیامبر اکرم میرسد (ابن ابی یعلی، 2/144). او در عکبرا (شهر کوچکی در حومهٔ بغداد) به دنیا آمد و در کودکی برای کسب علم راهی بغداد شد (همو، 2/145؛ قس: خطیب، 10/372). بر اساس اطلاعای که خطیب (10/371...
ابن بطه قمی
اِبْنِ بُطّهٔ قُمی، ابوجعفر محمد بن جعفر بن احمد، محدث شیعی سدهٔ 4ق/10م. از شناخت استادان و مشایخ و نیز شاگردان و روایت کنندگان از او میتوان حدس زد که وی احتمالاً در اواخر سدهٔ 3ق/9م متولد شده و در نیمهٔ اول سدهٔ 4ق درگذشته است. وی که به «مؤدب» نیز شهرت داشته در قم میزیسته و به دانش و ادب معروف بوده است (نجاشی، 372)....
ابن بغوی
اِبْنِ بَغَوی، نک: نوری. </p>