فيلم و تأتر

آيا بايد دنياى قصّه و داستان را براى اطفال به‌صورت فيلم و تأتر باز هم نزديک‌تر بيارويم؟


قانون حمايت اطفال، مصوبهٔ ۱۹۵۷/۱۰/۱ مى‌گويد اطفال کمتر از ۶ سال نبايد به سينما بروند حتى اگر فيلم داستانى باشد. (قانون وضع شده‌اى است آلمان‌غربى. مترجم). اين قانون کاملاً صحيح است. سينما براى اطفال کوچک مناسب نيست و اولاً سالن بزرگ سينما براى آنان ناخوشايند و غريب است ثانياً فيلم‌سازان داستان‌هاى قديمى و زيباى کودکان را به‌صورت سحرآميز و خلاف واقع نشان مى‌دهند. و جذبهٔ داستان که جزء اسرار آن است وقتى به‌صورت کاريکاتور و کارتن که غيرواقعى است نشان داده مى‌شود از بين مى‌رود. طفل بايد وقايع شيرين و جذاب داستان را درد تخيّل خود دنبال و مجّسم کند در حالى‌که اين فيلم‌ها آن را حاضر و آماده و غالباً هم خيلى سرسرى تسليم مى‌کنند. و بدين وسيله علاوه بر آنکه تخيّلات کودکان تحريک نمى‌شود بلکه جلو فعاليت آنان نيز گرفته خواهد شد. اگر گاهى والدين مى‌خواهند يک‌بار فرزندان کوچک خود را به تأتر ببرند مخصوصاً ايّام اعياد مذهبى و غيره، در اين صورت تأتر خيمه شب‌بازى از همه مناسب‌تر است.


کودکان شخصاً بازيگران خوبى هستند. گروه کوچکى از کودکان را مى‌توان به راحتى با وسايل مختصرى به‌صورت هنرپيشه‌هاى يکى از داستان‌هاى کودکان درآورد. مثلاً با يک کلاه قرمز دختر کوچکى را مى‌توان به‌صورت ”کلاه قرمزى“ داستان در آورد و اگر يک شارپ را دور سر دختر ديگرى ببنديم او مادربزرگ خواهد شد. يک مانتوى گشاد پسر ديگرى مى‌تواند شکل گرگ بشود. کودکان هر چه بزرگ‌تر شوند خلاقيت آنها در اين زمينه اوج مى‌گيرد. اطفال اگر مى‌خواهند خود آنها کارى انجام بدهند بهتر است که فقط تماشاگر باشند.

نوار يا صفحه

طبيعى است که برنامه‌هاى دستگاه‌هاى فوق صرفاً مخصوص خردسالان تهيه نشده و لازم است که اطفال خردسال را با آنها آشنا سازيم. اما در اينجا نيز بين تئورى و عمل فاصله وجود دارد. بعضى از نوارها يا صفحه‌ها مخصوص اطفال تهيه شده است مثل داستان‌هاى هانس کريستين آندرس. اينگونه نوارها يا صفحه‌ها داراى اين فايده است که طفل مى‌تواند داستان را هميشه در يک روال بشنود. فايده است که طفل مى‌تواند داستان را هيمشه در يک روال بشنود. همان طورى که مى‌دانيم طفل از تکرار مطالب خوشحال مى‌شود و داستان به خوبى و در خاطرش نقش مى‌بندد. در مقابل اما داراى ضررى نيز مى‌باشد. و آن اينکه اولاً انتخاب صفحه‌اى متناسب با سن کودک و طبيعت وى غيرممکن است. ثانياً اگر در داستان اتفاق نامطلوب و تلخ وجود دارد در آن صورت نبايد طفل را با ضبط تنها بگذاريم. معمولاً صفحه و نوار از طرف مادرانى خريدارى و در اختيار اطفال گذارده مى‌شود که وقت کافى براى طفل خود ندارند. ولى اينگونه مادران بايد حتماً توجه داشته باشند که شخص مورد اعتماد ديگرى حتماً نزديک طفل باشد که وقتى در داستان اتفاق ناگوارى پيش مى‌آيد طفل بتواند خود را در پناه او ايمن احساس کند. اگر صفحهٔ داستان خريداراى مى‌کنيد توصيه مى‌کنيم صفحه‌اى تهيه کنيد که در آن گوينده با مهارت خاصى داستان به‌طور ساده تعريف کند. در بعضى از نوارها و يا صفحه‌ها همراه با داستان موزيک نيز پخش مى‌شود و يا اشخاص مختلف با صداهاى جورواجور صحبت مى‌کنند و يا از دست مى‌دهد و طفل نيز گمراه مى‌گردد. همچنين صفحه‌هائى به‌صورت فکاهى و بى‌اساس مخصوص اطفال وجود دارد که از تهيهٔ آنها بايد اجتناب کرد. علاوه بر صفحه‌هاى داستان، نوار يا صفحه‌هائى حاوى سرود اطفال و يا اشعار کودکان نيز يافت مى‌شود که در انتخاب آنها نيز دقت مى‌کنيم که نمونه‌ها خوب و اصيل باشد و نه بى‌اساس و بى‌محتوا.


تماشاى تلويزيون در سنين خردسالى خود بحث پيچيده و مشکلى است. خردسالان نمى‌توانند مطالب را پى‌گيرى کنند، جابه‌جائى سريع صحنه‌ها را نمى‌فهمند و قادر نيستند شخصيت‌ها را خوب درک کنند. طبيعت و ساختمان بدن آنها هنوز به آنان اجازه نمى‌دهد که بتوانند مطالب و صحنه‌ها را با آن سرعت که در تلويزيون تعويض مى‌شود دريابند بلکه آنان بايد هنوز شخصاً چيزى بسازند و به‌وجود آورند (مانند ساختمان سازى، نقاشى، خط‌کشى).


تلويزيون معمولاً عکس‌هاى طبيعى از طبيعت کمتر نشان مى‌دهد بلکه بيشتر صحنه‌ها دکورى و مصنوعى است که اطفال هنوز قدرت درک آن را ندارند. آنچه را مى‌بينند نمى‌توانند به هم ربط بدهند. در نتيجه در شگفت مى‌مانند. حال اگر والدينى مى‌خواهند حتماً تلويزيون در منزل داشته باشند پس مادامى که طفل هنوز کوچک است نبايستى آن را روشن کنند. از اواخر پنج سالگى اطفال اجازه دارند فقط برنامه‌هاى خردسالان را تماشا کنند. (حتى برنامه‌هائى که مخصوص خردسالان نيز تهيه مى‌شود همهٔ آنها خوب نيست). اما در اين مورد نيز اجرااء آنچه که صحيح است کاملاً ميسر نيست! زيرا برنامه‌هائى در شب پخش مى‌شود که مورد علاقهٔ مادران است و مى‌خواهند آن را تماشا کنند و يا در تعطيلات کمتر پدرى يافت مى‌شود که از تماشاى برنامه‌هاى تلويزيون چشم بپوشد و بالاخره اگر خواهر و يا بردار بزرگ‌ترى نيز در خانواده باشد ديگر کنترل از دست مى‌رود. زيرا آنان مى‌خواهند حتماً اکثر برنامه‌ها را ببينند (سريال‌ها، داستان‌ها، فيلم و حيوانات و غيره). و اگر طفل کوچکى نيز علاقمند به تماشاى تلويزيون بشود بنابراين مشکل مى‌تواند اينجا قاطعانه عمل کرد و او را منع نمود. در هر صورت در اين خصوص نيز بايد نظم خانواده را حفظ کرد و کنترل تماشاى تلويزيون را از دست نداد. اگر طفل را از ديدن يک برنامهٔ تلويزيونى منع مى‌کنيم پس بايد به او برنامه ديگرى ارائه بدهيم. يک بازى يا تماشاى يک کتاب عکس‌دار که در اين صورت بايد با او وقت صرف کرد و يا يک داستان براى وى تعريف نمود. معمولاً اطفالى که پدر و مادر آنها هميشه در دسترس نيستند به منع تماشاى تلويزيون توجه نمى‌کنند.


به‌طور کلى سعى شده است که ضوابطى براى خردسالان در تماشاى تلويزيون مقرر شود، که البته نمى‌توان آن را دربارهٔ همهٔ اطفال يکسان منظور داشت بلکه بايد همواره فرد فرد اطفال را تحت نظر گرفت که هر کدام چه اندازه از محتواى برنامه‌ها را مى‌فهمند.


چند قاعدهٔ کلى را يادآور مى‌شويم:


۱. کودکى را که خيلى کوچک است به تماشاى تلويزيون عادت ندهيد و مدت تماشا را طولانى نکنيد (۳۰ دقيقه).


۲. وقتى برنامه‌اى خيلى ساده نيست، او را در تماشاى آن تنها نگذاريد، نزديک آن باشيد و با او تماشا کنيد تا کودک بتواند پس از آن با شما دربارهٔ آن صحبت کند و ابهامات را برطرف سازد.


۳. تماشاى تلويزيون نبايد برنامهٔ روزانه را به هم بريزد. هرگز نبايد طفل را در اثناء غذا خوردن به تماشاى تلويزيون مشغول داشت. اوقات خواب بايد دقيقاً رعايت شود. فقط در مورد اطفال بزرگ‌تر مى‌توان گاهگاهى استثناء قايل شد.


۴. تلويزيون‌هاى بزرگ براى اطاق‌هاى بزرگ و تلويزيون‌هاى کوچک براى اطاق‌هاى کوچک مناسب هستند. فاصلهٔ ديد از تلويزيون نبايد هرگز از دو متر (بلکه بهتر است سه متر) کمتر باشد. در پشت دستگاه بايد لامپى در حدود ۶۰ وات روشن باد و هرگز نبايد نور چراغ مستقيماً به صفحهٔ تلويزيون بتابد.


۵. برخاستن و اين طرف و آن طرف رفتن اطفال را قدغن نکنيد بلکه آنان را به اين کار تشويق کنيد.


۶. اگر برنامه‌ها طورى است که اطفال را به بازى کردن و کارهاى دستى تهييج مى‌کند، آن وقت شما نيز هر چه زودتر تماشا را به‌عمل تبديل کنيد.


۷. تماشاى تلويزيون نبايد به اين منظور باشد که براى خود آرامش و براى اطفال عدم آرامش به‌وجود بياوريد. خود را با طفل مشغول ساختن، با او صحبت کردن، براى او داستان تعريف کردن و يا کتابى براى وى خواندن هيچگاه نبايد ترک شود و يا حتى مدت آن کوتاه شود چون تلويزيون نمى‌تواند جانشين آنها گردد.


راديو هرگز نتوانسته آن تأثيرى که تلويزيون روى اطفال دارد به‌دست بياورد. در بعضى خانه‌ها راديو به‌صورت دستگاه زايدى در آمده و در تمام روز خاموش است. البته طفل نيز بسيارى از برنامه‌هاى آن را نمى‌فهمد پس آن را جدى تلقى نکنيد. راديو براى اطفال کوچک هنگامى مناسب است که داستان و يا برنامهٔ مخصوص خردسالان پخش مى‌شود.