در حقيقت براى تعيين زمان وضع حمل بايد روز تشکيل نطفه را ملاک محاسبه قرار داد، ولى اين تاريخ بهندرت و استثناء بهدست مىآيد. رگل هم در مورد بعضى خانمها نامرتب است و بعضى اوقات آخرين رگل هم زياد ملاک عمل نيست. در اثناء ماهها، طبيب مىتواند از بزرگى رحم و حجم شکم، روز تقريبى زايمان را تعيين کند. همچنين زمانى که مادر جوان اولين حرکت جنين را احساس مىکند مبدئى بهدست ما مىدهد: به اين روز، براى اولين بچه بيست هفته براى چندمين بچه بيست و دو هفته بايد اضافه کرد. اما همهٔ اين حسابها تقريبى است، چرا که حتى يک آبستنى کاملاً طبيعى مىتواند بهطور متفاوت به طول انجامد. گاهى ديده شده که خانمى روزهاى زيادى براى تولد نوزاد در انتظار توأم با نگرانى مانده است.
عواملى نيز مىتواند در دوران يک حاملگى ظاهر شود، که در اين صورت بايد پزشک را در خارج از زمانهاى مقرر ملاقات نموده و در مورد آنها مذاکره کرد.
خونريزىها و دردها
هنگام خونريزى و احساس درد در ناحيهٔ شکم و بالاخره وقتى پاها و دستها و يا صورت و يا ساير اعضاء بدن متورم مىشوند نبايد ملاقات با طبيعت را به تعويق و تأخير انداخت. زيرا در جريان يک باردارى طبيعى نبايد هيچ خونريزى صورت گيرد. حتى درد در يک حاملگى کاملاً طبيعى چندان پديد نمىآيد. بالاخره آماس ممکن است نشانهٔ از کار افتادن کليهها يا پيدايش اختلال در سوخت و ساز بدن باشد و به آنها بايد با دقت توجه شود.