مانی در سال 216 م. در بابِل چشم به جهان گشود و در 24 سالگی به اعلام رسمی و همگانی رسالت خود فرمان یافت.<br /> دین وی در طول سالیان آینده از مصر تا چین گسترش یافت و به دینی جهانی مبدل گشت. آموزههای کیهان شناختی و<br /> یزدان شناختی مانی کمابیش آمیزهای از انگارههای گنوسی و زرتشتی است. ویژگی بنیادین آموزههای کیهان شناختی<br /> مانی، منفیانگاری جهان مادی و متعلق دانستن آن به اهریمن و نیروهای اهریمنی است. دین مانی با پلشت انگاشتن جهان مادی، و توصیه به مینوگرایی، عملاً دنیاگریزی و زهدگرایی را آموزش میدهد.<br /> اسطورهٔ آفرینش در دین مانی، آنگونه که از متون بازماندهٔ مانوی بر میآید، چنین است آه: در آغاز دو گوهر بود: گوهر روشنی و گوهر تاریکی. گوهر روشنی در بالا، در بهشت روشنی جای داشت و گوهر تاریکی در پایین، در سرزمین تاریکی. سرزمین روشنی و تاریکی با یک دیگر ه ممرز بودند. ”پدر بزرگی“ یا ”شهریار بهشت روشنی“، آفریدگار همهٔ ایزدان، بر بهشت روشنی فرمان میراند و سرزمین او در نور و رامش و زیبایی جاودانه، غرقه بود....
فایل(های) الحاقی
مانی نقاش و آیین مانوی | maniye naghash.pdf | 305 KB | application/pdf |