خولیو کورتاسار از پدر و مادری آرژانتینی به سال 1914 در بروکسل به دنیا آمد و از سال 1952 مقیم پاریس شد و همانجا به کار نویسندگی پرداخت. شاعر و مترجم و نوازنده‌‎ٔ آماتور جاز بود. همچنین تعداد زیادی داستان کوتاه و رمان نوشته‎است، از جمله: لی‎لی بازی، برندگان، ویولن بدلی. مرگش به سال 1984 اتفاق افتاد. نخستین باری که مارینی جزیره را دید، روی صندلی‎های سمت چپ مؤدبانه خم شده‎ بود و داشت میز پلاستیکی را برای گذاشتن سینی ناهار جا به‎ جا می‎کرد. هر بار که با مجله یا لیوان‎های ویسکی آمده و رفته‎ بود، نگاه مسافر را متوجه خود دیده ‎‌بود. موقع جابه‎جا کردن میز دیگر به تنگ آمده ‎بود، اما نمی‎دانست ارزش آن را دارد که به نگاه سمج مسافر –یک زن آمریکائی- پاسخ دهد یا نه. درست در همین وقت بود که سواحل جزیره، نوار طلائی کرانه و تپه‎هائی که به سمت فلات متروک سر برمی‎داشت، در بیضی آبی پنجره پدیدار شد...

فایل(های) الحاقی

جزیره در پرتو نیمروز jazire dar partove nimroz.htm 36 KB text/plain