درمیان باغچه‌ٔ بیضی شکل، شاید یک‌صد ساقه‌ٔ باریک گل روییده بود که در نیمه‌راه‌شان به بالا، در برگ‌های قلب یا زبان‌شکل گسترده می‌شدند و در نوک، گلبرگ‌های سرخ، آبی یا زرد، با لکه‌های رنگی افراشته می‌شدند، و از روشنایی سرخ، آبی یا زرد دهانه، پرتو مستقیمی ساطع می‌شد که انگار با گرد طلا زبر و در انتها اندکی پخش شده بود.<br /> گلبرگ‌ها آنقدر انبوه بودند که در نسیم تابستانی تکان بخورند و وقتی به حرکت درآمدند، نورهای سرخ، آبی یا زرد، یکی پس از دیگری از روی هم بگذرند و روی یک اینچ از خاک قهوه‌ئی زیرشان لکه‌ئی از رنگ مرطوب ایجاد کنند. نور یا بر ریگی نرم و خاکستریِ تیره می‌افتاد یا روی صدف یک حلزون، با آن رگه‌های قهوه‌ئی و حلقوی، یا با تابیدن در یک قطرهٔ باران با چنان تنوعی از سرخ، آبی و زرد دیواره‌های باریک آب را می‌گسترانید که انتظار می‌رفت در هم بشکنند و ناپدید شوند...

فایل(های) الحاقی

پارکِ کیو parke kiyo.htm 52 KB text/plain