دکتر علی شریعتی
یادش بخیر. مثل فانوسی در تاریکی بود.<br /> مثل قلهٔ بلند کوهی در میان تپهها، مثل اسب سپید سرکشی وسط گلهٔ گوسفند، مثل یک منارهٔ زیبا و باشکوه که از وسط<br /> خانهها و زاغهها و بامهای کوتاه و کوچههای تنگ و تاریک، سر به آسمان و آفتاب کشیده باشد.<br /> او، توی یک عالمه ”صفر“ مثل ”یک“ بود.<br /> در کلاس پنجم دبستان، معلم ما بود. همه چیز درس میداد و ما در چهرهٔ او کسی را میدیدیم که همه چیز را میداند.<br /> نگاهی چنان تیز و روشن داشت که به راستی فکر میکردیم او در دنیا هیچ چیز مجهولی ندارد، لبخندی چنان آرام و همیشه مهربان داشت که احساس میکردیم او در زندگی هیچ مشکلی ندارد.<br /> هیچکس نیست که در دنیا مجهولی نداشته باشد. بیشک خیلی چیزها بود که او نمیدانست، اما مردی دانا بود که خوب فکر میکرد، خوب میفهمید و دنیایی را که در آن زندگی میکرد، به درستی میشناخت.
فایل(های) الحاقی
گیاه شناسی | giyahshenasi.pdf | 48 KB | application/pdf |