کودکی که به یک زبان گنجشک تکیه داده بود، نی می‌زد. در امواج نغمه، یک دست کبوتر حرم در آسمان بی‌غبار می‌چرخید. کبوترها سپس به گنبدهای سفالین و گلین معبد ”آناهیتا“ که در آن مجاورت بود یورش می‌بردند. یک جفت مهربان از میان آنها بر قبهٔ گنبد مرکزی نشستند و در پرتوهای مهربان خورشید به جوریدن مشغول شدند.<br /> زیر پاهای آنها شیب تندی از سفال‌های خزه گرفته دیده می‌شد که به دیوار مدور و آجری معبد ختم می‌گردید. ساختمان معبد بناهای نظیر را در سواحل بنطس به یاد می‌آورد...

فایل(های) الحاقی

فرهاد چهارم farhade 4.pdf 943 KB application/pdf