نوشته: وودی آلن<br /> ترجمه: بهروز تورانی
مهم نیست که مرگ چه وقت و در کجا به سراغ من میآید مهم این است که وقتی میآید، من آنجا نباشم<br /> پرده بالا میرود<br /> کلایمن در رختخوابش خوابیده است. (ساعت ۲ بعد از نیمه شب است. ضربههائی به در میخورد. بالاخره کلایمن با تلاش زیا و به اجبار برمیخیزد)<br /> کلایمن ها؟<br /> صداها بازکن! هی مکث یاالله، میدونیم که اونجا هستی!... بازکن! زود باش باز کن<br /> کلایمن ها؟ چی؟<br /> صداها زود باش، بازکن<br /> کلایمن چی؟ صبر کنید (چراغ را روشن میکند) کیه؟<br /> صداها زودباش کلایمن (مکث) عجله کن <br /> کلایمن ”هکر“ این صدای ”هکر“ هکر؟<br /> صدا کلایمن باز میکنی یا نه؟<br /> کلایمن دارم میام، دارم میام، خواب بودم (مکث) صبر کن...
فایل(های) الحاقی
مرگ | Marg.pdf | 211 KB | application/pdf |