&quot;مکالمه با حوا&quot;<br /> &quot;حوا &quot; با لباسی سفید ، موهای بلند مشکی و تاجی از گل بر سر در حال جاروکشی ، شستن لباس و کارهای خانگی است . موهایش به هم ریخته و لباسش نامرتب است . زن خبرنگار با ضبط کوچکی در دست مرتب بدنبال او راه می رود .<br /> خبرنگار : شروع کنیم ؟<br /> حوا : چه چیز را ؟<br /> خبرنگار: مصاحبه را .<br /> حوا : این مصاحبه درباره چیست ؟<br /> خ : درباره ی شما ، زن ، جنس دوم ، نیمه ی دیگر ، همسر ، مادر ...<br /> ح : می توانم به شما اعتماد کنم ؟<br /> خ : اعتماد؟ بله ... اعتماد کنید.<br /> ح : باشد. شروع می کنیم. از کجا شروع کنیم؟<br /> خ : از آغاز خلقت شما.<br /> ح : من همان &quot;حوا&quot; ی فریب خورده ای هستم که قدر بهشت را ندانست و از آسمان منزلت به زمین ذلت رسید.<br /> خ : شوخی می کنید ؟ شما فریب خورده اید یا فریبکار ؟ در تاریخ آمده است که حوا آدم را که فرشته ای پاک نهاد بود با سیبی سرخ فریفت و آدم به عشق او از بهشت رانده شد .<br /> ح : و شما هم این حرفها را باور می کنید ؟ این مزخرفات را تاریخ نویسان کاذب سر هم کرده اند .<br /> خ : می خواهید بگویید که گناهکار نبوده اید ؟ <br /> ح : تکلیف مرا با خودتان روشن کنید. در تعقیب مقصر هستید یا در جستجوی واقعیت؟<br /> خ : معلومست در جستجوی واقعیت. اما راستش کمی گیج شده ام. در تاریخ ادیان آمده است که حوا با عشوه گری هایش آدم را فریب داد و سبب رانده شدن او از بهشت شد.

فایل(های) الحاقی

سه نظر درباره یک مرگ se nazar darbareye yek marg.htm 268 KB text/plain