آفتاب

جادوی شهر اُز



وقتی که اسم موزیکال‌های نمادین و افسانه‌ای به میان می‌آید بخش زیادی از اعتبار این ژانر به فیلم «جادوی شهر اُز» (The Wizard of Oz) می‌رسد. اول از همه یک تغییر بی سابقه در فیلم رخ داده و از تک رنگی به چند رنگی قدم می‌گذارد، ویژگی که برای بسیاری از سینمارو‌های آن دوران که تاکنون فیلم رنگی ندیده بودند یک جادوی واقعی بود. بعد نوبت جودی گارلند می‌رسد که با آن کفش‌های دوست رنگی و درخشانش یکی از به یاد ماندنی‌ترین آهنگ‌های سینما را با صدایی می‌خواند که سردترین دل‌ها را نیز به آتش می‌کشد.

وقتی که اسم موزیکال‌های نمادین و افسانه‌ای به میان می‌آید بخش زیادی از اعتبار این ژانر به فیلم «جادوی شهر اُز» (The Wizard of Oz) می‌رسد. اول از همه یک تغییر بی سابقه در فیلم رخ داده و از تک رنگی به چند رنگی قدم می‌گذارد، ویژگی که برای بسیاری از سینمارو‌های آن دوران که تاکنون فیلم رنگی ندیده بودند یک جادوی واقعی بود. بعد نوبت جودی گارلند می‌رسد که با آن کفش‌های دوست رنگی و درخشانش یکی از به یاد ماندنی‌ترین آهنگ‌های سینما را با صدایی می‌خواند که سردترین دل‌ها را نیز به آتش می‌کشد.

«جادوی شهر اُز» همه چیز‌هایی که باید یک موزیکال داشته باشد را در خود دارد، از یک جادوگر ترسناک و شرور تا تیمی دوست داشتنی از مخلوقات دست و پا چلفتی که همراه با دوروتی در یک جاده زرد آجری قدم برداشته و در تلاش برای رساندن او به خانه اش در مسیر آواز می‌خوانند. زیبایی پایدار فیلم در این نکته نهفته است که این فیلم به ما کمک می‌کند بفهمیم چیزی که به دنبال آن هستیم در وجود خودمان است و برای کشف آن گاهی تنها به یک اشاره نیاز داریم.




وبگردی