نوع تصميم مصرفکننده، بنابر نوع تصميم خريد متفاوت است. بين خريد خميردندان، راکت تنيس، دوربين عکاسى گرانقيمت و اتومبيل جديد تفاوتهاى زيادى وجود دارد. هرچه تصميمات داراى پيچيدگى بيشترى باشند احتمال افزايش تعداد افراد شرکتکننده در خريد بيشتر مىشود، و به برنامهريزى قبلى توسط خريدار نيز نياز بيشترى خواهد بود. سه نوع رفتار خريد ارائه شده است که عبارتند از:
رفتار واکنشى عادى
رفتار واکنشى عادى سادهترين نوع رفتار خريد است و اکثراً هنگام خريد اقلام ارزانقيمت و آندسته از کالاهايى سر مىزند که تعدد دفعات خريد آنها نسبتاً زياد است. خريداران با اينگونه رفتار، با حداقل تصميمگيرى روبرو هستند. اين خريداران معمولاً از طبقه کالا و انواع مارکهاى موجود اطلاع کامل دارند و تصميم خود را در مورد مارک کالا گرفتهاند.
مشکلگشايى مجدّد
زمانى که خريداران مىخواهند کالايى را بخرند که طبقه آن را مىشناسند اما مارک کالا را نمىشناسند براى ايشان، خريد اندکى دشوارتر و پيچيدهتر مىشود. براى مثال اين احتمال وجود دارد که کسانى بخواهند يک راکت تنيس جديد بخرند و به ايشان مارک جديدى از راکت با شکلى جديد يا مواد اوليه جديد نشان داده شود. در اين صورت ممکن است آنها در مورد مارک جديد سؤالاتى را مطرح کنند و يا به آگهىهاى تبليغاتى توجه کنند تا مارک جديد را بهتر بشناسند. اين وضعيت خريد، مشکلگشايى مجدد نام دارد.
مشکلگشايى گسترده
اغلب خريداران براى خريد کالاهاى گرانقيمت و آن دسته از کالاهايى که تعداد دفعات خريد آنها بسيار کم است و کالاهايى که با طبقه آنها نيز آشنايى چندانى وجود ندارد، با تصميمات خريد دشوار و پيچيدهاى روبرو مىشوند. در مورد اينگونه کالاها، خريداران اغلب از مارکهاى موجود و عوامل و معيارهاى ارزيابى بين مارکهاى مختلف بىخبر هستند. تحت چنين شرايطي، خريداران به مشکلگشايى گسترده متوسل مىشوند.