در شرايط انحصار چند جانبه تعداد مؤسسات توليدى به اندازه‌اى کم است که اقدامات و عمليات هر يک از آنها با عکس‌العمل ساير رقبا مواجه مى‌گردد. منحنى تقاضايى که هر يک از مؤسسات توليدى در شرايط انحصار چند جانبه با آن مواجه مى‌باشند موقعى قابل تعيين و مشخص مى‌باشد که هر يک از مؤسسات توليدى بتوانند به‌طور دقيق عکس‌العمل ساير رقبا را در مقابل اقدامات خود حدس بزنند. در غير اين‌صورت منحنى تقاضا غيرمشخص و غيرقابل تعيين خواهد بود.


ما صنايع انحصار چند جانبه برحسب ميزان توافق و سازشى که ميان مؤسسات توليدى برقرار شده است تقسيم‌بندى مى‌کنيم. اولاً تحت شرايطى که در آن ميزان سفارش و توافق ميان اعضاى انحصار چند جانبه به‌طور کاملى وجود دارد کارتل‌ها را به‌شمار مى‌آوريم. ثانياً، تحت شرايطى که سازش و توافق به‌ميزان ناقصى مابين اعضاء وجود دارد صنايعى را که در آن يک مؤسسه توليدى نقش رهبرى قيمت‌ها را به‌عهده داشته و نيز آن‌دسته از صنايعى را که سازش و همکارى مابين آنها براساس توافق‌هاى مشخص مى‌باشد طبقه‌بندى مى‌کنيم. ثالثاً، تحت انحصار چندجانبه‌اى که هر يک از اعضاى آن داراى استقلال عمل مى‌باشند، آن‌دسته از مؤسسات توليدى را که در بازار انحصار چندجانبه فعاليت نموده و در عين حال هيچ‌گونه سازش و توافقى مابين اعضاى آن وجود ندارد به‌حساب مى‌‌آوريم.


در کوتاه‌ مدت، انحصار چند جانبه‌اى که داراى تشکيلات منظم بوده و مابين اعضاى آن سازش و توافق کامل وجود دارد (کارتل‌ها) تقريباً حالتى شبيه به حالت انحصار خالص به‌خود گرفته و قيمت و ميزان توليد در چنين حالتى به‌صورت انحصارى در مى‌آيد. هر قدر ميزان سفارش و توافق مابين اعضاى کارتل کمتر باشد، قيمت کمتر بوده و ميزان توليد بيشتر خواهد بود. در صنايعى که مؤسسات توليدى استقلال عمل دارند امکان وقوع جنگ قيمت‌ها مابين رقبا زياد است، ولى به‌تدريج که صنعت به‌مرحله بلوغ نزديک مى‌شود، رفته رفته ممکن است سازش و توافق نيز مابين رقبا برقرار شده و يا انحصار چند جانبه به‌صورت خود زندگى کن و بگذار ديگران هم زندگى کنند در آيد که در اين‌صورت امکان انعطاف‌ناپذيرى قيمت‌ها وجود خواهد داشت. در چنين موقعيتى مؤسسات توليدى از ترس اين‌که جنگ قيمت‌ها آغاز گردد تغييرى در قيمت خود نخواهند داد.


در بلند مدت، مؤسسه توليدى مى‌تواند ظرفيت تشکيلات توليدى خود را به‌هر ميزانى که مايل باشد تغيير دهد. هم‌چنين، در بلند مدت مؤسسات توليدى مى‌تواند در صورتى‌که راه ورود به صنعت بسته نباشد به صنعتت انحصار چندجانبه وارد شود. آن تشکيلات توليدى که موسسه توليدى براى امور توليدى خود در بلندمدت انتخاب مى‌نمايد عبارت خواهد بود از آن تشکيلاتى که به‌وسيله آن مؤسسه توليدى قادر خواهد بود ميزان محصول پيش‌بينى شده را با حداقل هزينه متوسط توليد نمايد. سهولت ورود به صنعت به‌طور قابل‌توجهى با ميزان توافق و سفارش منافات دارد. سازش و توافق تا حدى براى جلوگيرى از ورود ساير مؤسسات توليدى به صنعت انحصار چند جانبه به‌عمل مى‌آيد. موانع ورود به صنعت انحصار چندجانبه را مى‌توان بدو گروه موانع طبيعي و موانع مصنوعي تقسيم‌بندى نمود. ايجاد محدوديت در برابر ورود به صنعت باعث مى‌گردد که مؤسسات توليدى در بلند مدت از سود خالص برخوردار گردند.


مؤسسات توليدى در برخى از صنايع انحصار چند جانبه غالباً از طريق ايجاد تمايز و تنوع در کالاها از طرقى غير از طريق قيمت‌ها و براى جلوگيرى از شروع جنگ قيمت‌ها با يکديگر رقابت مى‌نمايند. رقابت به‌جز از طريق قيمت‌ها به دو شکل مختلف ايجاد مى‌گردد:


۱. تبليغات


۲. ايجاد تمايز و تنوع در نوع و طرح کالاها.


در مواردى که مؤسسات توليدى با به‌کار بردن اين روش‌ها فقط موفق به حفظ سهم بازار خود مى‌شوند، هزينه توليد و قيمت کالا افزايش مى‌يابد. مؤسسه توليدى در کوشش خود جهت به حداکثر رساندن سود بايستى اين اقدامات و فعاليت‌ها را تا آن حد و ميزانى که در آن درآمد نهايى به‌دست آمده برابر با هزينه نهايى باشد انجام دهد.