بازار انحصار چند جانبه بازارى است که در آن تعداد فروشندگان (و يا توليدکنندگان) بهقدرى کم است که اعمال هر يک از فروشندگان در فعاليتهاى ساير مؤسسات توليدى مؤثر واقع شده و بههمين نحو اعمال ساير مؤسسات توليدى نيز در فعاليت هر يک از فروشندگان (يا هر يک از مؤسسات توليدي) تأثير مىگذارد. تغييرات حاصله در ميزان توليد و قيمت پيشنهادى هر يک از فروشندگان در ميزان توليد و همچنين در قيمت پيشنهادى ساير مؤسسات توليدى مؤثر واقع شده و در نتيجه ساير فروشندگان در مقابل تغييرات قيمت و ميزان توليد هر يک از مؤسسات توليدى عکسالعمل نشان مىدهند. در بازار انحصار چند جانبه، برخلاف بازار رقابت خالص و يا انحصار خالص، فروشندگان استقلالى از خود نداشته و به يکديگر بستگى دارند.
معمولاً مؤسسات توليدى در يک بازار انحصار چند جانبه کالاهاى قابل تشخيص از يکديگر توليد مىکنند. بدين معنى که هرچند محصولات تمام مؤسسات توليدى (و يا تمام اعضاء انحصار چند جانبه) در بازار جانشين خوبى براى يکديگر بهشمار مىروند (و کشش ارتباطى تقاضا مابين آنها زياد است)، ولى کالاى هر موسسه توليدى بهتنهايى داراى مشخصاتى مخصوص بهخود مىباشد. اختلاف مابين کالاهاى مؤسسات توليدى در بازار انحصار چند جانبه ممکن است بهصورت واقعى و يا بهصورت تصورى باشد. مثلاً اختلاف ممکن است در نوع جنس و طرح کلى کالاها (مانند صنايع اتومبيلسازي) و يا فقط در مارک محصولات (مانند صابونهاى دستشويى با مارکهاى مختلف) باشد. اصطلاح انحصار چند جانبه با کالاهاى متمايز (Differentiated Oligopoly) به اينگونه صنايع اطلاق مىگردد.
برخى از صنايع در موقعيتى هستند که به آنها انحصار چند جانبه خالص (Pure Oligopoly) مىگويند. در اين نوع از انحصار چند جانبه کليه مؤسسات توليدى در واقع کالاهاى مشابهاى توليد نموده و هيچگونه دليلى بهجز تفاوت قيمت باعث نمىگردد که خريداران کالاى يک مؤسسه توليدى را بر کالاهاى ساير مؤسسات توليدى ترجيح دهند. بهعنوان مثال، صنايعى که خصوصيات آنها شبيه انحصار چند جانبه مىباشد عبارتند از صنايع سيمان، صنايع آلومينيوم و صنايع ذوب آهن در آمريکا.