صادرات در لغت به معناى انتقال کالا يا ارسال و فرستادن کالا از جائى به جاى ديگر است.
رشد صادرات کشورها حداقل از دو طريق مىتواند به توسعه و رشد اقتصادى آنها مدد برساند. افزايش صادرات اثر مستقيم بر درآمدهاى ارزى کشورها داشته و از اين طريق با تأمين منابع ارزى کشورها امکان سرمايهگذارىهاى لازم جهت قرار گرفتن اقتصاد در مسير رشد و توسعه را فراهم مىسازد. از طرف ديگر توسعهٔ صادرات امکان استفاده از امکانات بازارهاى جهانى براى رشد توليدات داخلى را مهيا نموده و از طريق واحدها و بنگاههاى توليدى را قادر مىسازد تا از محدوديتهاى بازار داخلى رهائى يافته با توسعه مقياس توليد به منظور صادرات بيشتر به بازارهاى خارجى علاوه بر کسب درآمدهاى ارزى از صرفههاى اقتصادى حاصل از مقياس توليد نيز بهره کافى ببرند.
از طرف ديگر توسعهٔ اقتصادى صرفاً با برنامهريزىهاى هر چند دقيق و کارآمد دولتها قابل دسترس نبوده بلکه به بخش خصوصى و بازرگانان کارآمدترى نيز نياز است تا زنجيرهٔ به هم پيوستهٔ تخصيص منابع، توليد و صادرات را تکميل نمايد.
صادرات کالا، در کشور ما همواره با مسائل و مشکلاتى مواجه بوده است. اگر از عوامل بينالمللي، ضعف دولتها و ناتوانى دستگاههاى اجرائى صرفنظر کنيم، مهمترين عوامل عدم تحرک صادرات کالاهاى غيرنفتى را مىتوان در وجود قوانين دست و پاگير، عدمشناخت صادرکنندگان از رويههاى صادرات و فقدان فرهنگ صادراتى در کشور نام برد. اگر به اين عوامل، نداشتن سياستهاى مشخص صادراتى و فقدان استراتژى فعال و معين را نيز اضافه کنيم، وضعيت و مختصات و مشخصات صادرات غيرنفتى بيشتر جلوهگر خواهد شد.
مراحل صادرات را مىتوان بهصورت جدول ذيل نمايش داد: