آفتاب

اختلال افسردگی اساسی چیست؟ دلایل و درمان



اختلالات افسردگی به علل مختلف رخ میدهند و جزء اختلالات خلقی به حساب می آیند. رایج ترین نوع افسردگی، افسردگی ماژور یا اساسی است که متأسفانه تعداد افراد مبتلا به آن هرروز در حال افزایش می باشد. متأسفانه افسردگی اثرهای بدی بر شخص و در آخر اجتماع بر جای می گذارد. رفتار های شخص افسرده نا معقول و غیر عادی است و میتواند زمینه ساز بسياري ديگر از بیماری های روحی و جسمی شود.

افسردگی اساسی چیست؟

یکی از رایج ترین اختلال های روانی، اختلال افسردگی اساسی یا ماژور است. دوره افسردگی ماژور از ديگر انواع افسردگی شدیدتر است. در این اختلال خلق فرد به مدت حداقل 2 هفته بسیار افسرده است که با علامت های شناختی مثل حس نومیدی یا بلاتکلیفی همراه است. همینطور کارکردهای جسمی و اجتماعی شخص به شدت مختل می شوند. در واقع به علت کاهش شدید انرژی و تغيير کارکردهای مغز بیمار، در تعاملات اجتماعی، کار و تحصیل فرد مبتلا افت قابل ملاحظه ای مشاهده می شود.
 

علل ایجاد افسردگی اساسی

عوامل متعددی در بروز افسردگی اساسی دخیل هستند که اغلب در تعامل با یکدیگر این اختلال را رقم می‌زنند. از جمله این عوامل می‌توان به فاکتورهای زیستی، ژنتیکی، محیطی و عوامل شخصیتی اشاره کرد. ما در ادامه به توضیحات بیشتری در مورد هریک از این عوامل اشاره کرده‌ایم.

بیشتر بخوانید:

همه چیز درباره افسردگی | اگر این نشانه ها را دارید، افسرده اید!

افسردگی خندان، از آنچه به نظر می رسد خطرناک تر است

عوامل زیستی

یکی از عوامل زیستی بسیار مهم در بروز اختلال افسردگی اساسی سطوح نامناسب برخی انتقال دهنده‌های عصبی در مغز است. برای مثال کاهش سروتونین اغلب به بروز علائمی نظیر خلق پایین، عدم لذت، دچار شدن به مشکلات خواب و اشتها می‌شود. از همین رو اکثر داروهای ضد افسردگی بر افزایش سطح سرتونین در سیستم عصبی تمرکز دارند.

عوامل ژنتیکی

افسردگی می‌تواند زمینه ژنتیکی داشته باشد، اما این زمینه به تنهایی دلیل بروز افسردگی نیست و فقط احتمال ابتلا به این اختلال را افزایش می‌دهد. بررسی‌ها نشان می‌دهند اغلب اعضای درجه یک خانواده فرد مبتلا به افسردگی اساسی 2 تا 4 برابر جمعیت عمومی دچار این بیماری می‌شوند. همچنین مطالعات بیانگر این نکته هستند که احتمالا زمینه ژنتیکی؛ بر افسردگی با شروع زودرس تاثیر بیشتری می‌گذارد. به طور کل می‌توان گفت که وراثت پذیری این اختلال چیزی در حدود 40 درصد است. این زمینه استعدادی اغلب از طریق صفت شخصیتی روان رنجوری تاثیر خود را اعمال می‌کند.

عوامل محیطی

تجارب ناخوشایند دوران کودکی به خصوص اگر چند رویداد منفی به اشکال مختلف رخ داده باشند عوامل خطر بسیار قوی برای بروز افسردگی محسوب می‌شوند. بررسی‌ها نشان می‌دهند مرتبط ترین واقعه با پیدایش افسردگی در زندگی، از دست دادن والدین پیش از 11 سالگی است. علاوه بر این رویدادهایی نظیر از دست دادن همسر، از دست دادن شغل، دچار شدن به یک بیماری جسمی ناتوان کننده یا داشتن مشغله ذهنی با احساس گناه از جمله مهم ترین عوامل محیطی موثر در بروز افسردگی هستند.

عوامل شخصیتی

مطالعه ویژگی‌های شخصیتی نشان می‌دهد افرادی که از مکانیزم‌های دفاعی درونی کننده استفاده می‌کنند (مثلا شخصیت های وسواسی-جبری) بیشتر از افراد مبتلا به پارانوئید و سایر افرادی که از مکانیزم‌های دفاعی برونی ساز استفاده می‌کنند دچار اختلال افسردگی اساسی می‌شوند. همچنین پژوهش‌ها بیانگر این نکته مهم هستند که ویژگی شخصیتی روان رنجوری یا همان استعداد بیشتر برای تجربه هیجانات منفی عامل خطر اثبات شده‌ای برای بروز اختلال افسردگی اساسی است. از همین رو به طور کل افراد زود رنج یا کسانی که حساسیت بیشتری نسبت به رویدادهای محیطی دارند باید برای پیشگیری از افسردگی نسبت به دیگران اقدامات خودمراقبتی بیشتری را از خود به عمل بیاورند.

مصرف مواد مخدر

توجه به این نکته حائز اهمیت است که افسردگی در بسیاری از موارد می تواند پیامد مصرف موادمخدر باشد. برای مثال مخدرهای افیونی نظیر تریاک یا هروئین به مرور زمان فرد را منزوی می‌کنند و با ایجاد تغییراتی در سیستم عصبی منجر به بروز علائم رایج در افسردگی می‌شوند. همچنین برخی مواد نظیر شیشه یا کوکائین سرخوشی کاذبی را در لحظه مصرف در فرد ایجاد می‌کنند اما در صورت عدم استفاده باعث می‌شوند که او دچار احساس افسردگی، پوچی و ناامیدی شدید شود که همین عوامل بیمار را برای درگیری هرچه بیشتر در اعتیاد بر می‌انگیزند.

پیامدهای ابتلا به اختلال افسردگی اساسی


بیشتر پیامدهای افسردگی اساسی به ماهیت علائم گوناگونی که در آن وجود دارد بر می‌گردد. البته گاهی اوقات پیامدهای افسردگی آنقدر خفیف و خاموش هستند که اطرافیان فرد که در تعامل با او هستند متوجه وجود افسردگی نمی‌شوند. با این حال بعضی مواقع نیز افسردگی آنقدر شدید می‌شود که به طور کل زندگی فرد را مختل کرده و باعث از پا در آمدن او می‌گردد. تا حدی که ممکن است بیمار از پس کارهای شخصی خود نیز برنیاید و مراقبت‌های روزمره و عادی را نیز از خود به عمل نیاورد. بررسی‌ها نشان می‌دهند از بین کسانی که به مراکز درمانی عمومی مراجعه می‌کنند افراد مبتلا به افسردگی اساسی از درد و ناخوشی جسمانی بیشتری شکایت دارند و کارکردهای جسمی، اجتماعی و فردی آنان نیز دچار افت بیشتری می‌شود به همین دلیل درمان افسردگی از اهمیت بالایی برخوردار است.

درمان افسردگی اساسی

طول مدت درمان افسردگی باتوجه به نوع، شدت و دوره های عود افسردگی در اشخاص متفاوت است. برای غلبه بر افسردگی اساسی میتوان از روش های درمانی زیر استفاده کرد.

دارو درمانی

برای بهبود افسردگی اساسی، داروهای ضد افسردگی میتوانند نقش بسیار مهمی داشته باشند. به ویژه اگر علامت های بیماری فرد به قدری مزمن شده باشد که حتی قادر به انجام کارهای شخصی و بهداشتی خویش نباشد و سلامت جسمانی وی به خطر افتاده باشد.
نمونه ای از این داروها عبارتند از داروهای سه حلقه ای( ایمی پرامین، پرتوفین)، بازدارنده های باز جذب سرتونین( پروزاک، پاکسیل) و بازدارنده های مونوآمین اکسیداز( MAOI) می باشند. از آن جایی که استفاده از این داروها عارضه های جانبی دارد، بهتر است تا هنگامی که نیاز جدّي به دارو وجود ندارد، تجویز نشود.
 

روان درمانی

درمان های گروهی و درمان شناختی- رفتاری افسردگی از درمان های مؤثر در بهبود افسردگی ماژور هستند. در درمان شناختی رفتاری سعی می شود تا در نحوه تفکر و شناخت تان تغيير داده شود تا زندگی را تنها از عینک بدگمانی و نومیدی خود نبینید. در واقع به شما کمک می شود تا واقع بینانه به زندگی نگاه کنید و اتفاقات را ناگوارتر از چیزی که هست تصور نکنید.
 

شوک درمانی (ECT)

شوک درمانی در مواردی اجرا میشود که افسردگی فرد بسیار شدید بوده و به هیچ درمان دیگری پاسخ نداده است. طی این درمان امواج با هدف بهبود وضعیت افسردگی، داخل مغز فرستاده می شود. شوک درمانی بطور متوسط سه بار در هفته و به مدت ۲ یا ۳ هفته انجام می گیرد. هرچند امکان دارد مدتی بعد از شوک درمانی، افسردگی شخص دوباره عود کند. برای جلوگیری از این اتفاق، میتوان از دارو درمانی استفاده کرد.

منابع: بیتوته ـ حامی هنر زندگی




وبگردی