
يک عکس خوب نياز به نور کافى و مؤثر دارد و اين انگيزه موجب ساخت فلاش شد. احتراق فلز منيزيم با ايجاد نورى خيرهکننده اولين گام در اين مسير بود.
بعدها بهجاى گرد منيزيم، آنرا بهشکل سيم نازکى در آوردند که پس از آتش گرفتن مىسوخت و نور سفيد و خيرهکنندهاى پخش مىکرد. و بعد سيمها را خيلى باريک کردند و داخل حبابى قرار دادند، مثل لامپهاى معمولى و با اتصال سيم به يک باترى معمولي، جرقهاى در نوک سيم ايجاد مىشد و سيم مشتعل شده و تارهاى منيزيم را فرا مىگرفت. همهٔ اين اعمال در مقابل چشم، تنها يک جرقه ديده ميشد. اين لامپها يک بار مصرفند.


در فلاشهاى امروزي، مقدار نورى که ساطع مىشود، از قبل اندازەگيرش شده و بايد هماهنگى دقيقى بين شاتر و فلاش وجود داشته باشد.
- فلاشهاى الکترونيک: اين نوع فلاشها از سال ۱۹۴۵ م به بازار آمد. اين نوع فلاشها از محفظهاى پرگاز تشکيل شده که نور زيادى ساطع مىکند و هزاران عکس را مىتوان با آنها تهيه کرد. منبع تغذيهٔ اين فلاشها يا برق شهرى است يا باترى.
معمولاً در پشت فلاشها، جدول تنظيم ميزان صحيح نوردهى با توجه به فاصلهٔ فلاش تا موضوع قيد شده است.
- فتوفلاد: اين نور مصنوعى برخلاف فلاش که لحظهاى و موقت است، مىتواند بهطور مداوم و ساعتها صحنه را روشن کند. منبع اين نورها، برق شهرى است.