رضا عباسى فرزند على‌اصغر کاشانى و پروردهٔ مکتب قزوين بود. در آثارى که وى رقم زده تاريخ کمتر از ۱۰۲۵ هـ.ق. ديده شده. وى با خط زيباى نستعليق و با يک موى گرد گربه کارهاى خود را به‌وجود آورد. مکتب رضا عباسى توجه کامل به طبيعت دارد. او سنت‌هاى مکتب تبريز و هرات را شکست و مکتبى نو پديد آورد که در سال‌هاى بعد سيماى نقاشى ايرانى را دگرگون ساخت.در زمان رضا عباسى اروپائيان به ايران راه يافته بودند، اما او هرگز از اسلوب‌هاى سايه‌پردازى و پرسپکتيو استفاده نکرد. سبک وى بر ارزش‌هاى بصرى خط استوار بود و با تغيير ضخامت خطوط به‌وسيلهٔ قلم نى حجم‌ها را در نهايت ظرافت نشان مى‌داد. طراحى او با خوشنويسى نستعليق تجانس بارزى دارد.


رضا عباسي، مرد جوانى با تن پوش ،قزوين ،آبرنگ مات بر کاغذ،کمبريج،موزه هاى هنر دانشگاه هاروارد،کمبريج
رضا عباسي، مرد جوانى با تن پوش ،قزوين ،آبرنگ مات بر کاغذ،کمبريج،موزه هاى هنر دانشگاه هاروارد،کمبريج

رضا گزينهٔ رنگى خاص خود را داشت و خصوصاً قهوه‌اى‌ها و ارغوانى‌ها را به‌کار مى‌برد. آدم‌هاى تصاوير او بزرگ‌تر از حد متعارف و بى‌ارتباط با محيط هستند. طراحى او نقطهٔ اوج رود تحولى را که از ميانهٔ سدهٔ دهم شروع شده بود، نشان مى‌دهد. با درگذشت رضا عباسى (۱۰۴۴ هـ.ق.) سبک او توسط نقاشانى چون افضل‌الحسيني، محمدقاسم، محمديوسف، محمدعلى ادامه يافت و تا حدودى به تصنع گرايش پيدا کرد.