برجستهترين مشخصه سبک جديد نقاشى دوره تيمورى مفهوم جديد از فضاست. در نگارگرى افق در بالا قرار داشت و پهنههاى گوناگون و مختلفى در آن شکل مىگرفت. اين مسأله باعث مىشد که تراکمها با تنوع بيشتر و فضاسازى زياد نقاشى شوند. در دوران تيموريان يکى جريان بغداد بود که در رأس آن جنيه سلطانى قرار داشت و مدرسهٔ ديگر، مدرسهٔ تبريز بود که اين دو مدرسه در اواخر سدهٔ هشتم هـ . ق در اوج شهرت بودند. مدرسهٔ تيمورى در سمرقند سومين جريان بود با آثار مصور و کتب نجومى و ديوان اشعار جواجوى کرماني، حافظ و نظامى است؛ بويژه داستان هماى و همايون خواجوى کرمانى که به خط مير على تبريزى و نگارگرى جنيه سلطانى است.
در آثار اين دوره رنگها تند و ناب هستند. در حالىکه نقاشان شيراز در اکثر مواقع محدوديتهاى تحميلى حاشيه نگاره را پذيرفته بودند، جنيه نقاش اين محدوديت را در آثار خويش درهم شکست. نقاشى او سرتاسر سطح صفحه را با منظرهسازى مىپوشاند. در مرکز زمينه هم پيکرهها قرار مىگرفتند. اين نوع نقاشى ژرفانايى از بالا را بازتاب مىداد.
از نقاشىهاى ديوارى اين دوره چيزى باقى نمانده؛ اما در منابع تاريخى توصيفات مفصلى در اين باره وجود دارد.

مکتب شيراز با اتکا به سبک متقدم تيمورى و با حمايت سلطان ابراهيم شيوهاى را در نقاشى بوجود آورد که از مشخصات آن رنگهاى شاد و روشن، ترکيببندىهاى ساده، چهرههاى مات و دهانهاى کوچک و سرها بيضوى و کشيده هستند. از نمونههاى اين سبک گلچينى است که براى بايسنقر ميرزا مرکب از سى و دو نگاره در ۸۲۳ هجرى تهيه شده و نيز شاهنامهاى که براى سلطان ابراهيم تهيه شده است.
با روى کار آمدن شاهرخ فرزند تيمور، هرات پايتخت قرار گرفت و هنرمندان به هرات روى آوردند. در دوران شاهرخ تأثير شيوههاى چينى رو به فزونى گذاشت و عنصر ايرانى و چينى باهم اخت شدهاند. در زمان بايسنقر فرزند شاهرخ هنرهاى نگارگرى و تجليد و بطورکلى هنرهاى ترسيمى به اوج خود رسيد و مکتب هرات بزرگترين مرکز فرهنگى و هنرى زمان خود شد و بهزاد نقاش چيرهدست اين دوران با سبکى بالاتر از همه در نگارههايى جلوهگر شدهاند. بهزاد نخستين هنرمندى است که آثارش را امضاء کرده است و مورد تقليد هنرمندان بسيارى قرار گرفت. سنتهاى او به نام قوانين هنر نقاشى تثبيت مىشود.
