شيشه‌گرى در ايران سابقه‌اى بسيار طولانى دارد. وجود يک گردنبند شيشه‌اى متعلق به ۲۲۵ ق.م که داراى دانه‌هاى آبى رنگ است که در ناحيه شمال غربى ايران کشف شده است، قدمت اين صنعت را در ايران تأييد مى‌کند. قطعات شيشه‌اى مايل به سبزى نيز در لرستان، شوش و حسنلو به‌دست آمده که متعلق به دوران پيش از تاريخ است.


از زمان هخامنشيان آثار شيشه‌اى زيادى در دست نيست. اما در اين دوره و دوران ساساني، هنرمندان آثار شيشه‌اى نفيس خلق کرده‌اند که نمونه‌هايى از آنها در موزه آبگينه تهران مى‌باشد. شيشه ساسانى در چين ارج بسيار داشت و به ويژه شيشه لاجورى را گرانبها مى‌شمردند. پس از اسلام، شيشه‌سازى رونق يافت، ظروف شيشه‌اى دورهٔ اسلامى تحت، تأثير طرح‌هاى قبل از اسلام است. ايرانيان با تکيه بر تجارب کيمياگرانى مانند ذکرياى رازي، و جابر ابن حيّان، در کانى‌شناسى و پزشکى و شيمى صنعتى و ديگر علوم زمان خود صاحب تجارب زيادى گشتند و حتى توانستند شيشه‌هاى رنگى و مرغوب بسازند. اين شيشه‌ها حتى بعنوان جواهر بکار مى‌رفته است. در دورهٔ مغول ظروف شيشه‌اى به نازکى کاغذ کار مى‌شد.


در دورهٔ تيمورى در سمرقند و شيراز کار مى‌شد. پس از آن اين هنر رو به انحطاط رفت و بعد در دورهٔ صفوى دوباره احيا شد و بعد مجدداً رو به انحطاط گذارد.

شيشه‌گرى قبل از اسلام

قديمى‌ترين شيشه در ايران متعلق به هزاره دوم پيش از ميلاد است. نمونه‌هايى از هزاره دوم تا مقارن ميلاد مسيح (ع) شامل عطردان‌ها، النگوها، تنديس‌ها و کاسه‌ها و تنگ‌هاى متعدد به‌دست آمده است.


در حفارى‌هاى چغازنبيل (بزرگ‌ترين پرستش‌گاه ايلام قديم) مربوط به دوره پيش از تاريخ، بطرى‌هايى شيشه‌اى يافت شده است، که نشان از وفور شيشه در ايلام کهن دارد.


از تمدن مارليک مهره‌هاى شيشه‌اى که عمر آنها به ۳۴۰۰ سال پيش مى‌رسد، پيدا شده است. همچنين ظروف شيشه‌اى مايل به شيرى در کاوش‌هاى لرستان به‌دست آمده است.


از زمان هخامنشيان آثار شيشه‌اى چندانى در دست نيست. در آن دوره مهره‌هاى شيشه‌اى ايران در سراسر جهان قديم معروف بوده که ظاهراً به رنگ سياه و سفيد بوده است.


هنرمندان ساسانى در تراش دادن شيشه مهارت مخصوصى داشته‌اند. شيشهٔ ساسانى در چين ارج بسيار داشته و به‌ويژه شيشه لاجوردى را گرانبها مى‌شمردند. جام‌هاى پايه‌دار با نقش حلقه‌هاى برجسته از دوره اشکانيان و ساسانيان به‌جاى مانده است.

شيشه‌گرى بعد از اسلام

بعد از سالام هنر و صنعت شيشه‌گرى به‌تدريج سير تکاملى داشته است و صاحبان اين صنعت با استفاده از تجارب کيمياگران توانستند انواع شيشه‌هاى رنگين را عرضه نمايند.


ظروف شيشه‌اى دورهٔ اسلامى تحت تأثير طرح‌هاى قبل از اسلام است. در دورهٔ سلجوقى و تا زمان هجوم مغول، افزارها و ظروف‌هاى بسيار زيباى شيشه‌اى از کوره‌هاى شيشه‌گرى گرگان بيرون مى‌آمد که به نازکى کاغذ و گاه مينايى و گاه تراشيده و کنده‌کارى شده است. روزگار سلجوقى اوج صنعت شيشه‌گرى در ايران محسوب مى‌شود. فرآورده‌هاى شيشه‌اى اين دوران بيشتر شامل ظروف کوچک و بزرگ، عطردان‌هاى بسيار ظريف، جام‌ها و گلدان‌هايى با فرم‌ها و اندازه‌هاى متنوع و اشياء تزئينى کوچک به‌شکل حيوانات و ... است.


در دورهٔ مغول رونق شيشه‌سازى از ميان رفت و در عوض در اين عهد سفالگرى و کاشى‌کارى رونق يافت.


در دورهٔ تيمور رواج شيشه‌گرى قابل توجه است. تعدادى از شيشه‌گران از مصر، سوريه به ايران آمدند و مشابه شيشه‌هاى ايرانى به مصر و سوريه رفت. در اين دوره دو شهر سمرقند و شيراز از مراکز عمده شيشه‌سازى در ايران بودند. از اين زمان به بعد اين هنر روى به انحطاط نهاد تا زمان شاه‌عباس که با ساختن چراغ‌هاى مساجد و بطرى‌ها اين هنر دوباره زنده شد. شاه‌عباس شيشه‌گران ونيزى را براى احياى اين نصعت به ايران آورد. در نتيجه شيشه‌گرى در دوره صفوى رونق دوباره يافت. گاه شيشه‌ را با دميدن به درون قالب مى‌ساختند و گاه شيشه را مى‌تراشيدند تا به‌شکل جواهر در آيد و يا نقوشى روى آن مى‌کندند. و گاهى نيز شيشه را با نقوش درخشان، مينايى و طلايى مى‌کردند. در اين دوره کارگاه‌هاى شيشه‌سازى در شهرهاى مختلف ايران از جمله اصفهان، شيراز و کاشان داير شد.


در فاصلهٔ بين سلطنت سلسله صفويه و قاجاريه به‌تدريج هنر و صنعت شيشه‌گرى در ايران از لحاظ سير تکاملى پيشرفتى نداشته است و به‌تدريج تا اواخر سلسله قاجاريه و بعد از آن به‌تدريج ضعيف‌تر شده است. در واقع با ورود شيشه به قيمت ارزان‌تر و مرغوب‌تر به بازار ايران، کم‌کم اين صنعت رو به انحطاط نهاد.