قدمت تاريخ ورزش باستانى بنابر شواهدى که در کتاب‌هاى قديمى ياد شده، تقريباً به اوايل قرن هفتم هجرى مى‌رسد که البته نه به‌عنوان زورخانه، بلکه محل آن‌را:


عبادت‌خانه، بيت، حِزب، لنگرگاه، پاتوق و زورخانه مى‌گفته‌اند.


گذشت زمان و تحولات فکرى و دينى مردم گذشته، آن‌را به زورخانه يعنى مکان اجتماع جوانمردان و طالب حق و حقيقت و مدافعان ملک و ملت بر بنياد تعاليم دينى تبديل کرده است. چون در اين اماکن آداب و رسوم مذهبى جداً رعايت مى‌شد، بنابراين زورخانه صرفاً مخصوص ايرانيان مسلمان بوده و افراد غيرمسلمان، فقط در موارد استثنائى براى تماشا حق ورود داشتند.


اين ورزش‌خانه‌ها براى افراد هر محله جايگاه تمرين و تکرار عمليات و گهگاه سرشاخ شدن و انجام کشتى‌هاى ناتمام ”قَدَر“ بوده است. چون نتيجه‌ غائى در اين ورزش علاوه بر تندرستي، دست يازيدن به مقام پهلوانى و رسيدن به مقام والاى انسانى بوده است، از اين‌رو ورزش زورخانه‌اى و ميل به پهلوان شدن، در ايران رونق يافت. پهلوانانى که در زورخانه تربيت شده‌اند، بسيار بوده‌اند که هر يک توانسته‌اند در طول سال‌هاى عمر خود نام نيک به يادگار بگذارند، محبوب خاص و عام بودن اين پهلوانان، تنها به قدرت جسمى آنها نبود، بلکه اگر زندگى آنان را دقيقاً مورد بررسى قرار دهيم. متوجه خواهيم شد که اين يلان، خصوصاً پهلوانانى که تا سال‌هاى سدهٔ دهم هجرى زندگى مى‌کردند مردانى بوده‌اند، با اميال انسانى و روحيهٔ جوانمردى و نيز برخورد از فضايل و کلمات معنوى.