ايل و کوهستان از هم جدائى ندارند، هرجا کوهستان است ايل هم هست نگاهى اجمالى به نقشه طبيعى فلات ايران، کوه‌هاى آرارات، سلسله جبال زاگرس و ادامه آن تا منتهى‌اليه حد جنوبي. سلسله جبال البرز تا حد نهائى آن شمال‌شرقي، هرجا قدم گذاريد با ”سياه چادر“، ”دام“ و چهره‌هاى آفتاب خورده، مردمى از جامعه‌اى متحد و يک‌دست (عشيره) روبه‌رو مى‌شويم. اين وضعيت حتى در سرزمين خشک کرمان، سيستان و بلوچستان نيز ديده مى‌شود، نقشه پراکندگى ايلات و عشاير گواهى است بر اين مدّعا.


اصولاً چگونگى پراکندگى ايلات و عشاير در بخش‌هاى وسيعى از ايران و محل استقرار آنها در گرمسير و سردسير، موضوعى است که نياز به ريشه جوى دارد، زيرا از گذشته بسيار دور تا زمان ما سرنوشت اين مردم هميشه دستخوش نقل و انتقال اختيارى و اجبارى بوده است.


هنگامى‌که علّتى طبيعى (مثلاً خشکسالي) محل استقرار ايلى را تهديد کند، ناگزير به جابه‌جائى و يافتن مکان جديدى که با زندگى شبانى آنها سازگار باشد مى‌گردد. و چه بسا حکومتى به‌دليل سياسى و نظامى هزاران خانوار عشايرى را از محل سکونت آنها به‌جاى ديگر انتقال دهد. چنانکه در زمان صفويه ايل بزرگ چمشگزک از ايلات کُرد ساکن در قلمرو سياسى عثمانى به داخله ايران آمده و شاه عباس براى حفظ سرحدات شمال‌شرقي، آنان را به خراسان کوچ‌ داد. اين طوايف امروز در نواحى اسفراين، چناران، شيروان، قوچان و دره گزرو... با نام کردان زعفرانلو پراکنده‌ هستند.


امروز مجموعه ايلات و عشاير ايران، به‌عنوان ”جامعه سوم“ از شمال و شمال‌غربى تا منتهى‌اليه جنوب و جنوب‌شرقى پراکنده‌ هستند. هر چه از شمال به‌سوى جنوب و از غرب به‌سوى شرق دورتر شويم جمعيت عشايرى کم و کم‌تر مى‌شود. مهم‌ترين مناطق عشايرى ايران عبارت است از آذربايجان، کردستان، لرستان، بختياري، کهگيلويه، فارس، خراسان، دشت گرگان، سيستان و بلوچستان و خوزستان که هر منطقه نمودار جنبه معينى از ويژگى‌هاى قومى (فرهنگي، اجتماعي) ايلات و عشاير از ترک و عرب به داخله ايران آمده، در گوشه و کنار اين سرزمين پهناور و پرنعمت استقرار يافته‌اند و در اين مدت طولانى در جامعه ايران حل شده فرهنگ ايرانى را پذيرفته‌اند.


- ايلات و عشايرى که سابقه تاريخى و نژادى آنها برمى‌گردد به زمان مهاجرت قبايل آريائى به سرزمين کنونى ايران. اين دسته عبارت ‌هستند از ”کردها“ که امروزه در شمال‌غربى و مغرب ايران پراکنده هستند. ”لرها“ در لرستان ”بختيارى‌ها“ در جنوب‌غربى و مرکز، عشاير ”کهگيلويه و بويراحمد“ در جنوب غربى و فارس، و عشاير کُرد مهاجر در مشرق ايران خراسان.


- ايلات و عشايرى که با قدمت سابقه تاريخى به زبان ترکى سخن مى‌گويند مانند قشقائى‌ها ”در جنوب ايران (فارس)، ”شاهسون‌ها“ در شمال آذربايجان و زنجان و در مرکز ايران ساوه. ايل ”افشار“ در اروميه (آذربايجان غربي) خراسان و کرمان و همدان.


- ”بلوچ‌“ها و عشاير جنوب‌شرقى و شرق ايران ”سيستانى‌“‌ها، که از مهاجرين اوليه به سرزمين ايران مى‌باشند که از شرق درياى خزر به‌سوى جنوب حرکت نموده در ريگزارهاى سيستان و بلوچستان سکونت اختيار نموده‌اند و در تاريخ به‌نام ”سکاها (سيستاني)، بلوص و بلوچ معروف ‌هستند.


اين گروه که زبان آنها يکى از شاخه‌هاى فارسى باستان، خويشاوند ”کردي“ است. از نژاد آريائى ‌مى‌باشند که در تاريخ افسانه‌اى ايران جاى بس مهمى را اشغال نموده‌اند.


- ترکمن‌هاى دشت گرگان (ترکمن صحرا) که به احتمال قوى از تيره‌هاى مهاجر مغول که بنابر اسناد تاريخى در سده‌هاى اخير از ماوراءالنهر به شمال‌شرقى ايران آمده‌اند.


- عشاير عرب زبان خوزستان و فارس، که بنابر شواهد تاريخى از جنوب عراق (در زمان سلطه عثمانى‌ها بر بين‌النهرين) و به‌دلايل تاريخى و فرهنگى به خوزستان و جنوب ايران مهاجرت نموده آنجا مقيم شده‌اند.


افزون بر اينها گروه‌هائى از ايلات و عشاير اسکان يافته در مناطق ديگر ايران مانند کرمان، خراسان و ايران مرکزى زندگى مى‌کنند که به يکى از زبان‌هاى فارسى يا ترکى سخن مى‌گويند.