نسکرانى جون
يکى از بازىهاى نمايشى است که در گذشته آنهم بيشتر در روستاهاى نزدکى و در مراسم جشن و سرور و (عروسي) ختنهسورون بهوسيله جوانان با ذوق بهگونههاى مختلف انجام مىشده و آنچه تاکنون نظير اينگونه بازىها با عناوين مختلف يادداشت شده بالغ بر ۲۰ ـ ۳۰ نوع است.
اجراءِ اين بازى نمايانگر آن است که بازيگر رشتههاى کلاف ابريشم را بهوسيلهٔ چرخدستى خود بازکرده به ميخهائى که به فرض به ديوار کوبيده شده مىاندازد و سپس آن را مىتابد تا رشته نخهاى ـ ابريشمين بهمنظور استفاده از تار و پود در دستگاه پارچهبافى آماده شود ـ در ابتدا دو نفر از تماشاگران بهمنظور همکارى وارد ميدان بازى شده هريک به فاصله چند متر روبهروى يکديگر مىايستند و هر نفر انگشت سبابه خود را به علامت ميخى (فرضي) که به ديوار کوبيده شده بالا مىگيرند آنگاه بازيگر اصلى همراه با چرخدستى وارد ميدان شده آستينها را بالا مىزند پاچه شلوار را بالا مىکشد شال کمر خود را محکم مىکند. دستى به سر و روى خود کشيده سبيلها را مىتابد گهگاه لنگان لنگان و گهى باوقار خاصى راه رفته و در ضمن هر گفتار او مىرقصد و رشتهٔ ابريشم خيالى خود را از چرخ رها کرده به ميخهاى خيالى که ذکر آن در بالا گذتش مىاندازد. جمعيت تماشاگر هم با آهنگ از بونه و کفزدنها مرتباً در جواب هر گفتارى از بازيگر مىگويند (نسکرانى جون نسکراني) و حال چندى از گفتار بازيگر بهشرح زير آورده مىشود.
نسکرانى جون نسکراني، تونه = تار باريکه نسکرانى هوا تاريکه نسکراني، کمر باريکه نسکرانى سى قوئى = نکن نسکرانى قلقلک نسکرانى بگير و به تاب نسکرانى بيا و برو نسکراني، وردار و بدو نسکرانى ابريشم تابم و ابريشم تو، تونه باريکه ابريشم تو، نسکرانى حالا نخ به تو، سى قوئى نکن نسکرانى بگير و به تو نسکراني، نسکرانى باد شلغمه نسکرانى انبار غمه، نسکرانى پاچه ورماله نسکرانى وردار و رماله، ابريشم توام و ـ ابريشم تو، تونه باريکه ابريشم تو بدو، بدو ابريشم تو سوار گو (گاو) ابريشم تو بىشين و و خين = بلند شو ابريشم تو برو تو کمين ابريشم تو، اتا و اوتا نسکراني، دراز و کوتاه نسکراني، سرش را بگير نسکراني، بيخِشا بگير نسکراني، و ديگر گفتههاى خودساخته بازيگر تا آنکه بازى به آخر مىرسد توضيح آنکه وجه تسميه کلمه نيکرانى معلوم نيست چه بوده (ضمناً) گويش لهجه بازيگر تا اندازهاى تقليدى از گويش خاص کليمىها است. تار، قلقلک، بتاب، بردار ـ ابريشمتاب ـ محکم ـ گاوبنشين ـ برخيز.