نژاد و تيرهٔ مردم شيروان:بررسى و تحقيق نژاد و تيرهٔ مردم شيروان که از نظر موقعيت مکانى در خراسان شمالى قرار دارد، با توجه به مهاجرتها، جنگلها، کوچها و اختلاط نژاد و تاخت و تاز اقوام مختلف در طول قرون گذشته نه تنها از توان نگارنده خارج است بلکه بهعلت پيچيدگى مسئله براى هر نژادشناس ماهر و زبدهاى نيز مشکل خواهد بود تا بهطور دقيق پاسخگوى آن باشد. آقاى دکتر عباس سعيدى رضوانى استاد دانشگاه مشهد بر اين باور است که: در خراسان شمالى در سطحى حدود ۴۰،۰۰۰ کيلومتر مربع تقريباً تمام گروههاى قومى موجود در ايران زندگى مىکنند.
مشيرالدوله در مورد نژاد مردم شمالشرقى خراسان مىنويسد: در مورد نژاد پارتها مدتها بين مورخين اختلاف نظر وجود داشت بهطورى که عدهاى از مورخين مردم خراسان را زا نژاد آريائى و عدهاى از نژاد مغولى و چينى (گرانيت ايلي) و بعضى هم از اختلاط هر دو نژاد مىدانستند اما پس از مطالعات دقيق معلوم گرديد نژاد مردم خراسان فعلى آريائى است.
سعيد نفيسى مؤلف تاريخ اجتماعى و سياسى ايران مىنويسد: قبل از اسلام اختلاط قبايل ترک و آريائى در شمالشرقى خراسان ديده مىشود، بههر حال هم نژاد ترکان و هم نژاد مغولان در آخرين نظريهٔ محققين نژادشناس هند و اروپائى يا آريائى مشخص شده است.
بار تولد، مستشرق روسى مىنويسد: ... جبال خراسان که امروز سرحد بين ايران و روسيه است و در عهد قديم و هکذا در قرون وسطى سکنهٔ واحدهاى واقعه در امتداد دامنههاى جبال را ايرانيان تشکيل مىدادند، ولى بديهى است که واحدهاى مزبور بهواسطهٔ موقعيت جغرافيائى خود ناچار مىبايستى غالباً مورد حملات متعدد کوچنشينان ترک واقع شده باشد و به تصرف آنان درآيد، از همين تاريخ اين سرزمين ترکى آتک و يا بهطور اصح اتياک که به معناى ولايت دامنه، کوهپايه ناميده شد.
صنيعالدوله مىنويسد: در سلطنت سلطان حسين که امور دولت مختل گرديد، اکراد آخالنشين از تاخت و تاز ارگنجى و بخارائى شوريده روى به کوه و معقلهاى سخت گذاشتند و آن زمان ولايت شيروان و بجنورد و قوچان و سملقان مسکن طايفه گرائيلى بود، اکراد براى اينکه يورتى بهجهت خود بهدست آرند بناى زد و خورد را با طايفهٔ گرايلى گذاشتند و در اندک مدتى آنها را از محالات مزبور خارج ساختند... و بر اين نواحى استيلا يافتند و شيروان را يورت قرار داده تمام چهل هزار خانوار اکراد چشمگزک را که زعفرانلو و شادلو و کاوانلو و عمارلو و قراچورلو باشند، در يورتهاى قوچان و شيروان و بجنورد و مضافات ساکن ساختند.
قسمتى از عشيرهٔ ترک افشار در زمان شاه اسمعيل اول به مرز خراسان و دشت اَتک و مرو کوچ داده شد بهطور کلى بهعلت آنکه خراسن شمالى دروازهٔ ايران به طرف آسياى مرکزى و سرزمينهاى ماوراءالنهر و ترکستان بوده، از مهاجمان و مسافران شرقى هر گروهى که به ايران حمله مىکرده و يا وارد ايران مىشده، بخشى از جمعيت خود را در اين سرزمين ساکن مىکرده است و يا خود ساکن مىشدهاند، انواع گروههاى ترک، که وقت يه ريشهٔ تاريخى آنها باز مىگرديم، برخى متعلق به دورهٔ غزنويان، سلجوقيان، خوارزمشاهيان، ايلخانيان و تيمويان مىباشند از اين گروه هستند. بنابراين ريشهٔ عدهاى از ترکان خراسان چون ترکان گرايلي، جانى قربانى و غيره مربوط به قبل از دوران صفويه هستند. و همچنين اختلاط شديد قبايل و مهاجرت اوليه آريائىها در قبل از ميلاد و کوچانيدن اکراد در زمان شاه اسماعيل و شاه عباس اول و ساکنين اوليهٔ شيروان که گرائيت ايلى بودند و مهاجرت مهنىها و قارشى قيزىها و آذرىها در يک جمعبندى کلي، مىتوان نتيجه گرفت که اصل نژاد مردم شيروان چه ترک و چه کُرد و چه فارس مانند ديگر مردم خراسان شمالى آريائي است خوشبختانه مسئله نژاد و تيره در جوامع اسلام يبرخلاف برخى از کشورهاى غيراسلامى امر حلشدهاى است، زيرا طبق آئين مقدس اسلام رنگ و نژاد (چون فارس، ترک، کرد و عرب) در برترى هيچ قوم و ملتى مؤثر نيست و به مصداق آيهٔ کريمهٔ قرآن اِِن اکرمکم عندالله اتقيکم آنچه حاکى از شايستگى يک ملت است ميزان ايمان و تقواى آن قوم و ملت است.
- در کمتر نقطهاى از جهان در سطحى چنين کوچک (خراسان شمالي، که در برگيرندهٔ شيروان نيز مىگردد) به اين چنين مخلوطى از اقوم و زبانها و لهجههاى متفاوت برخورد مىکنيم.
- در حال حاضر اين اقوام با همهٔ تفاوتها و ويژگىهاى قومى ـ زبانى و فرهنگى و علىرغم داشتن تاريخى آشفته و گاه خونآلود با هم به آرامش و مسالمت زندگى مىکنند.
- اين زندگى مسالمتآميز و درآميختگى قومى ـ فرهنگى در بين اقوام و زبانهاى مختلف در شمال خراسان ويژگى بزرگ انسانى اين ناحيه است.
مردم شهر شيروان معمولاً به زبان ترکى محلى (بومي) که قدمت اقامت آنها به چندين قرن پيش مىرسد تکلم مىکنند اما زبان روستائيان شيروان از ترکيب خاصى برخوردار است، مثلاً مردم روستاهاى زوارم، بزآباد و مشهد طرقى که به ترتيب در فواصل ۲ و ۸ کيلومترى يکديگر قرار گرفتهاند، زوارمىها: ترکي، بزآبادىها: کردى و مشهد طرقىها: فارسى صحبت مىکنند و يا قراء اسطرخي، پهلوانلو گليان که هر سه در مسير يک دره واقع شدهاند و جزء يک دهستان هستند به ترتيب: ترکي، کردى و فارسى تکلم مىکنند. هيچگونه اختلافى نيز با هم ندارند. اين آرامش به سادگى بهدست نيامده است. برخى از اين گروهها در طول قرون با هم به زد و خورد مشغول بودهاند. داستان ترکمن تازى و برخوردهاى ميان کردها و ترکمنها و ساير اقوام خراسان مسئلهاى است که تا حدّ زيادى شناخته شده است. در رابطه با اختلاف قومى ـ زبانى و فرهنگى آقاى دکتر پاپلى يزدى تحقيقى در دو روستاى نوار مرزى دهستان قوشخانهٔ شيروان انجام دادهاند که بسيارى از واقعيتها را در اين مورد مشخص مىکند به هر حال با توجه به آمارى که در سال ۱۳۶۵ شمسى انجام گرفته است و در شناسنامهٔ شهرستان شيروان ثبت است مردم شهرستان شيروان به سه زبان ترکي، کردى و فارسى و با درصد %۴۹/۲ درصد ترکى ۶/۳۶% کُردى و ۲/۱۴% فارسى تکلم مىکنند.