اولين شرط انجام کار خوب دقت است. اگر ممکن نيست که در محل عين‌الفاظ و کلمات عاميانه يادداشت شود، اقلاً بايد در همان روز يادداشت کند تا فراموش نگردد. مخصوصاً در مورد جمع‌آورى افسانه‌ها، قصه‌ها، ترانه‌ها، مثل‌ها و آهنگِ سازها، پژوهنده بايد کوشش کند که فى‌المجلس عين عبارات و الفاظ و يا آهنگ‌هاى مردم عوام را به دقت ضبط بکند. سبک ساده و روشن نيز شرط مهمى است، واضح است که تحقيقات نبايد خشک و به شکل صورت مجلس باشد اما تا ممکن است بايد از عبارت‌پردازى و جملات ادبى بپرهيزند.

بى‌طرفى

در شرح فلکلر يک دهکده يا محلهٔ کارگرى شهر بزرگى نويسنده بايد کاملاً بى‌طرف باشد و از فکر عقايد شخصى کاملاً خوددارى نمايد، نه اينکه سود و زيان عقيده‌اى را در نظر بگيرد. گردآورنده بايد عين وقايع را بى‌کم و زياد شرح بدهد. هرگاه توضيحى لازم باشد، ممکن است در پاورقى بيفزايد. زيرا يک نفر طبيعى‌دان از خودش نمى‌پرسد که فيل مهم‌تر است يا پشه، بلکه با نهايت بى‌طرفى به‌شرح زندگى هر دو مى‌پردازد، مثلاً راجع‌به شرايط زندگى ارباب و رعيت، گردآورنده بايد عين واقع را بنويسد و از دلسوزى به حال رعيت و يا طرفدارى از ارباب خوددارى بکند.


در زمينهٔ فلکلر انتخاب و يا بد و خوب کردن موضوع‌ها بسيار مضر است. گردآورنده بايد کاملاً بى‌طرف باشد، چون تشخيص اين موضوع را نمى‌شود به نظريهٔ يک يا دو نفر واگذار کرد، زيرا هر سندى ارزش خود را دارا است. تودهٔ ملت نه فقط افکار اشتباه آلود و بى‌ارزش دارد، بلکه بسيارى از افکار او صحيح و بسيار قابل ستايش است.

دقت در تعداد

در تحقيقاتى که راجع‌به اشياء انجام مى‌گيرد، هميشه شمارش و ميزان آنها را بايد در نظر گرفت. مانند: افزار، اثاثيه و غيره. هرگاه عکس يا طرح و در مورد زمين و خانه و مساحت و طول و عرض آن را بيفزايند. بهتر است.


دربارهٔ اعتقاداتى که مطالعه مى‌شود بايد حتى‌المقدور شهرت تقريبى و ميزان رواح آن را گوشزد کرد.

تجز يهٔ دقيق

آنچه به‌دست مى‌آورند تا ممکن است بايد کامل باشد و لازم است که تمام جنبه‌هاى آن را توضيح بدهند و روشن کنند. متأسفانه اين کار به آسانى ميسر نمى‌شود، بايد جزئيات هر واقعه را به وسيلهٔ تجزيهٔ دقيق مجسم کرد. مثلاً در اقليد (کيليل) بالاى سر در اغلب خانه‌ها طلسم چهارگوشى به ديوار ديده مى‌شود. اين طلسم تشکيل يافته از ”اسفند مريم“ که به شکل چهارگوش دانه‌کشى شده، وسط آن به وسيلهٔ چوب نازکى قطع گرديده و دعاى مخصوصى زيرش آويزان است. اين طلسم به‌طورى بالاى در خانه نصب شده که هر کس وارد مى‌شود آن را مى‌بيند. بايد ابتدا شکل، سپس اجزاء اين طلسم را شرح بدهند. اسفند مريم و جاى روئيدن آن را، اسم علمى و اعتقاد مردم را دربارهٔ آن توضيح بدهند، بعد خاصيت اين طلسم که آيا براى دفع چشم زخم يا دزد و يا ناخوشى است و يا فقط براى شگون مى‌باشد، بنگارند و نيز کسى که آن را تعبيه مى‌کند، و عقيدهٔ مردم را دربارهٔ آن بيفزايند و شکل طلسم را نيز به پيوست بفرستند.


هر امر واقع اجتماعى وابسته به يک رشته احتياجات مادى و معنوى و يا اجتماعى مى‌باشد و معنى حقيقى آن به‌دست نمى‌آيد مگر زمانى که اين احتياج روشن بشود. مثلاً در موزه‌ها اشيائى وجود دارد که مورد استعمال آن را نمى‌دانند. اين اشياء فقط عجيب و غريب وانمود مى‌کند تا زمانى که مورد استعمال و علت آن شناخته شود.


دانستن مورد استعمال يک ابزار يا عادت و عقيده کافى نيست. بايد وظيفهٔ آن را با مجموع روابط وسيع‌ترى که آن را به‌وجود آورده سنجيد. مثلاً براى تهيهٔ فلکلر کامل و جامع اروميه، بندر عباس و يا خندق بايد شمه‌اى از وضع طبيعى زمين و طرز زندگى مادى آنجا را شرح بدهند. البته طرز آبياري، بناها و يا مذاهب و فرق رابطهٔ مستقيم با فلکلر ندارد. ولى به‌طور غيرمستقيم وابسته به فلکلر محل مى‌باشد و بدون دانستن آن فلکلر محل يک ناحيه ناقص است؛ زيرا محيط و آب و هوا در اعتقادات و فلکلر تأثير دارد. مثلاً در مازندران شايد مردم دعا و يا رسومى براى آمدن باران نداشته باشند در صورتى‌که در مناطق کوير و خشک، طلسم‌ها، وردها و رسومى براى آمدن باران وجود دارد.

استعمال دستگاه‌هاى مخصوص

براى تحقيقات فلکلر يک استان و يا منطقهٔ بزرگ در موقع لزوم طرح، نقاشى و يا عکس بايد دنبالهٔ اسناد باشد؛ به‌خصوص زمانى‌که به مطالعهٔ يک نژاد مخصوص که در اقليت واقع شده مى‌پردازند. مانند ”گودارها“ در مازندارن، در اين‌صورت با شرح مختصات نژادى و عادات و اعتقادات مخصوص آنها بايد عکس‌هائى از قيافهٔ زن و مرد آن اضافه کنند. براى ضبط آوازها و آهنگ‌ها تا حدى که ممکن است بايد صفحه و نوت موسيقى را به تحقيقات خود بيفزايند. براى رقص‌ها، جشن‌ها و سوگوارى‌ها، فيلم سينما و هر کدام از اين اسناد بايد يک صورت مجلس با توضيح تاريخ و محل به همراه داشته باشد.


در مورد افکار و اعتقادات، نويسنده بايد کوشش کند که با بى‌طرفى و دقت يک دستگاه عکاسى آنها را توضيح بدهد.

نشانى اطلاع دهندگان

هر سندى بايد داراى ذکر نام و محل و تاريخ بوده باشد. هم‌چنين گردآورنده بايد کسانى که اطلاعات خود را از آنها گرفته معرفى بکند. در اول و يا آخر يادداشت هميشه بايد شرح حال مجمل هر يک از اطلاع دهندگان با ذکر نام و نام‌خانوادگى و نشانى و محل تولد، سن تقريبي، مذهب و شغل او ذکر بشود و نيز قيد کنند که با سواد يا بى‌سواد است و از اقوامى بومى به دنيا آمده يا نه و چه مدتى است که در آن محل اقامت دارد. هم‌چنين مقام او در ده و عقيدهٔ مردم راجع‌به او و نيز درجهٔ زرنگى و هوش او را يادداشت کنند. بدون اين مشخصات اسناد جمع‌آورى شده فاقد ارزش علمى خواهد بود.