رباط ـ ساباط ـ خان، ـ اينکه در واقع داراى عملکرد و وظايف مشابهى مانند کاروانسراها بوده اما از جهت ويژگى معمارى متفاوت.
کاروانسراها را براى رفع نياز مبرم کاروان و کاروانيان و براى حمايت آنان در طول سفر برافراشتند.
منابع تاريخى حکايت از آن دارد که هخامنشيان پايهگذار کاروانسراها پنداشتهاند، چه هردوت سخن از جاده ميان شوش و سارد به ميان آورده که در اين فاصله ۲۵۰۰ کيلومترى صد و يازده بناى شبيه کاروانسرا يا چاپارخانه به ميان آورده است.
در روزگار اشکاني، ايستگاههاى ميان راه و حمايت از کاروانيان اهميت فوقالعاده يافت و در اغلب مسير جادهها بهويژه در مسير جاده معروف ابريشم ساختمانهائى شبيه کاروانسرا ايجاد گرديد.
در معمارى و توسعه کاروانسراهاى پيش از اسلام، عصر ساسانى را بايد يکى از ادوار مهم دانست. چه در اين دوره بهعلت اقتصاد وسيع و گسترده اهميت زيادى به راهها و همچنين امنيت کاروانيان بهعمل مىآمد و در نتيجه کاروانسراهاى بسيار در مسير جادهها و گذرهاى اصلى بنا گرديد. يادگارهاى ارزشى چون ديرگچين ـ در جاده تهران ـ قم و رباط انوشيروان ميان جاده سمنان ـ دامغان (در مسير جاده ابريشم) و بالاخره دروازه گچ و کنار سياه در استان فارس از آن جمله هستند.
نقشههاى کاروانسراها در اين دوره عموماً بهصورت چهار ايوانى و مصالح ساختمانى آن عموماً لاشه ـ سنگ ـ آهگ و گچ بوده است. در روزگار اسلامى علل مذهبي، نظامى و اقتصادى و غيره سبب گسترش کاروانسراها گشت با اينحال بناهائى چون مساجد، مدارس و کاروانسراها تقريباً همانند گرديد و نقشه بناها بهصورت دو ايوانى و چهار ايوانى رواج يافت. زيباترين نمونه از کاروانسراهاى اين دوره رباط يا کاروانسراى شرف در خراسان است که گرچه در حال حاضر به حالت ويرانه افتاده است.
پس از ويرانگرىهاى مغولان، در روزگار غازانخان براى گسترش بازرگانى در مسير کاروانها کاروانسراهائى برافراشته شد و در روزگار تيموريان نيز کاروانسراهائى در مسير جادههاى بازرگانى ايجاد گشت.
در روزگار صفويان کاروانسراهاى درون شهرى نيز گسترش يافت و داراى اهميت بسيار گشت چه در هر يک از اين کاروانسراها کالاى ويژهاى مورد دادوستد داشتند در طومارى که در موزه بريتانيا موجود است از چهل کاروانسرا در اصفهان سخن به ميان آمده.
در زمان صفويه تغييراتى در نقشه کاروانسراها بهعمل آمد با اين ترتيب که علاوه بر نقشه چهار ايواني، کاروانسراهائى با نقشه مدور ـ هشت ضلعى در نقشه کاروانسرا صورت گرفت. در روزگاران زنديه، افشاريه و قاجاريه تغييرات چشمگيرى در ساختن کاروانسرا انجام نشد و عموماً از نوع چهار ايوانى بود و از خشت ساخته شده است. به کاروانسرا، سرا، تيمچه، پاساژ نيز گفته مىشود.
کاروانسراهاى درون شهرى اينک در بازارها نقش مهم اقتصادى خود را همچنان تقريباً حفظ کردهاند.
کاروانسرا را يک ديوار ساده بلند دربر گرفته بود که در هنگام جنگ يا به هنگام حمله مهاجمان از آن سود مىجستند.
در مدخل کاروانسرا، دروازهٔ مستحکمى که ديوارهاى آن با بلوکهاى سنگى پوشانيده شده، تعبيه گرديده بود و در دو سوى آن اتاقهاى مربوط به خدمه و متصديان کاروانسرا قرار داشت. مسافران پس از گذشتن از مدخل به محوطه گستردهاى پا مىنهادند که در اطراف آن انبارها و جاهاى نگهدارى کالا ساخته شده بود. بازرگانان کالاهاى خود را به اين انبارها مىسپردند، از اين گذشته اصطبل و انبار علوفه نيز براى چهارپايان، يک دکان نعلبدى و آهنگرى و يک قهوهخانه نيز در اين قسمت از کاروانسرا وجود داشت.
از مسافران در طبقه فوقانى پذيرائى مىشد. حتى عدهاى مىتوانستند با پرداخت کرايه بيشتر از اتاقهاى اختصاصى استفاده کنند. حمام و دستشوئى نيز آماده بود. غالباً در وسط محوطه کاروانسرا مسجد کوچکى وجود داشت.
در کاروانسراهاى بزرگ دروازه داخلي، محوطه را به سالن سرپوشيدهاى مرتبط مىکرد که در زمستانها مورد استفاده قرار مىگرفت. اتاقها معمولاً با سقفهاى گنبدى در امتداد دو سوى راهروى مرکزى ساخته مىشد و در وسط اين راهرو دهانهاى در سقف ايجاد مىشد، تا تابش نور و تجديد هوا صورت گيرد. در برخى از اين سالنهاى زمستانى آتشدان روبازى قرار داشت که پختن خوراک در آن انجام مىگرفت.
در کاروانسراهاى کوچکتر محوطهاى وجود نداشت بلکه دروازه مستقيماً به سالن يا اتاقهاى ضربى و ستونهاى متعدد راه مىيافت. در اطراف اين سالن همسطح زمين راهروئى ايجاد شده بود که چهارپايان را در آنجا مىبستند و طبقه فوقانى را براى مسافران در نظر گرفته بودند.