جشن مهرگان
اين جشن از جشنهاى بسيار مهم و باشکوه ايران باستان و معروف بود. اين جشن در نبمه دوم سال يعنى هنگامى برگزار مىشد که گرماى سوزان تابستان سپرى شده و هواى معتدل و فرحافزاى پائيزى جاى آنرا گرفته بود يعنى در حقيقت جشن مهرگان در روز رام و مهرماه به مدت شش روز ادامه داشت که روز اول را مهرگان عامه و روز آخر ار مهرگان خاصه مىناميدند.
اين جشن مربوط است به فرشته مهر که در اوستا ميترا ناميده مىشود و به معنى نور خورشيد و مهر و محبت و مهر عهد و پيمان مىباشد اين جشن را در قديم ميتراکانا مىگفتند که بعدها به تدريح مهرگان شد. در روايت است که فريدون پادشاه پيشدادى در اين روز بر ضحاک تازى چيره شده و او را گرفته در کوه دماوند حبس نمود و تاج پادشاهى ايران را بهسر نهاد. جشن مهرگان در دربار خلفا عباسى نيز باشکوه برگزار مىشد و اين جشن در عربى به (مهرجان) تبديل شده است (آداب و روسم زرتشتيان/موبد اردشير آذرگشب/فرهر ۱۳۷۲.
يکى از سنتهاى ديرين اين جشن (مهرگان) رسم قربانى کردن گوسفندان بود (برعليه اين رسم قربانى کردن رزرتشت با تمانم نيرو قيام نموده است) در قرنهاى اخير اغلب خانوادههاى زرتشتى ساکن ايران در جشن مهرگان گوسفندى را سر مىبريدند و طى تشريفات و مراسمى که به سرودن ادعيه و بريان کردن گوسفند در تنور توأم بود قسمتى از گوشت گوسفند قرانى را به بينوايان و مستحقين مىدادند و به مرور ايام اين رسم چنان در مردم ريشه دوانده بود که خانوادههاى با بنيه ضعيف مالى نيز پولى قرض نموده و گوسفندى در روز جشن مهرگان قربان مىنمودند.
جشن آبانگان
در عهد باستان در روز آبان و آبانماه (برابر روز دهم آبان از تقويم اوستائي) جشن آبانگان برگزار مىشد. در اين روز زرتشتيان به کنار جويبارها و رودخانهها مىرفتند و با سرودن آب زور و ساير نيايشها چجشن را با شادى برگزار مىنمودند.
برادران و خواهران پارسى زرتشتى در اين رروز گروهگروه در حالىکه ملبس به لباس سفيد نو مىباشند به ساحل دريا و کنار رودخانهها رو مىآورند و به ستايش و پرستش پروردگار يکتا مىپرداختند. از پنجاه سال پيش در بين زرتشتيان با امکاناتى که روى داد و گردهمائىها و تشکيل انجمنهائى که بر اثر کوشش افراد دلسوز بهوجود آمد، دگرباره مطابق سنن و رسوم گذشته به برگزارى جشنهاى آبانگان اقدام کردند.
جشن آذرگان
آذر به معنى آتش است و نياکان ما در روز جشن آذرگان يا آذرخش که در روز آذر از ماه آذر واقع مىشد به آتشکدهها رو آورده به پرستش اهوراى يکتا مىپرداختند. امروز هم زرتشتيان ايران و هندوستان در اين روز به آدريانها مىروند و ستايش پروربدگار را بهجا مىآورند.
جشن ديگان
دى يا دتوشو به معنى دادار و آفريدگار است و در نامههاى اوستائى اغلب بهجاى واژه اهورامزدا بهکار رفته است. روزهاى هشتم و پانزدهم و بيست و سوم هرماه به نام دى نامگذارى شده که براى تميز آنها از همديگر هر يک به نام روز بعدش خوانده شده است بدين طريق ديبآدر، دىبمهر و ديبدين. به اين ترتيب در هر ماه چهار روز به نام خدا ناميده شده و در ماه چهار بار جشن ديگن برگزار مىشده است. ولى در روزهاى اورمزد و دىماه جشن بزرگترى از ساير روزها برگزار مىشده است.
جشن بهمنگان
بهمن از واژه اوستائى و هومن است و به معنى انديشه نيک مىباشد. فرشته وهمن يکى از فرشتگان مقرب درگاه اهورامزدا و در عالم معنوى مظهر انديشه نيک و دانش خداداد است. پاسبانى چهارپايان سودمند در عالم جسمانى به اين امشاسپند واگذار است و از اينرو زرتشتيان در جشن بهمنگان يا بهمنجنه که در روز بهمن از ماه بهمن واقع مىشود از کشتار حيوانات و خوردن گوشت آنان خوددارى مىنمايند و بعضى از متعصبين آنان اين عمل يعنى پرهيز از خوردن گوشت و کشتار گاو و گوسفند و مرغ و غيره را در همه روزهاى ماه بهمن ادامه مىدهند.
جشن اسفندارگان
در آثارالباقيه درباره اين جشن چنين نوشته شده اسفندارمزد ماه روز پنجم آن اسفندار مزد است و براى اتفاق افتادن دو نام آنرا چنين ناميدهاند و معنى آن عقل و حلم (بردباري) است و اسفندارمزد فرشته پاسبان زمين است و حامى زنان درستکار و پارسا و شوهردوست مىباشد. در دوارن گذشته در اسفندماه بهويژه اين روز عيد زنان بود و مردان به زنان بخشش مىنمودند و هنوز هم اين رسم در اصفهان ورى باقى مانده و به فارسى مزدگيران گويند.
سپندارمزد که واژه اوستائى آن سپنتا آرميتى است به معنى تواضع مقدس است و فرشته سپندارمزد در عالم معنوى مظهر عشق و محبت و تواضع و فروتنى مىاشد و در عالم مادى نگهبانى زمين با او است جشن اسفندارگان در عيد باستان در وز اسفندارمزد از ماه اسفند برگزار مىشده يعنى در روز پنجم اسفندماه باستانى امروز اين جشن در بين زرتشتيان ديده نمىشود. (برگرفته از آداب و رسوم زرتشتيان و جشنهاى زرتشتيان/ هر دو کتاب از موبد اردشير آذرگشب/فروهر)