در هر يک بار نام روز نو ماه يکى مىباشد. زرتشتيان اين روزها را جشن مىگيرند اين دوازده جشن به نام ماهها، فروردينگاه (۱۹ فروردين)، ارديبهشتگان (۲ ارديبهشت گاهنامه کنونى ايران و ۳ ارديبهشت گاهنامه زرتشتي)، خردادگان (۴خرداد کنونى و ۶ خرداد زرتشتي)، تيرگان (۱۰ تير کنونى و ۱۳ تير زرتشتي)، امردادگان (۳ امرداد کنونى و ۷ امرداد زرتشتي)، شهريورگان (۳۰ امرداد کنونى و ۴ شهريور زرتشتي)، مهرگان (۱۰ مهر کنونى و ۱۶ مهر زرتشتي)، آبانگان (۴ آبان کنونى و ۱۰ آبان زرتشتي)، آذرگان (۳ آذر کنونى و ۹ آذر زرتشتي)، ديگان ()، بهمنگان (۲۶ دى کنونى و ۲ بهمن زرتشتى و اسفندگان (۲۹ بهمن و ۵ اسفند زرتشتي) خوانده مىشود.
از ميان اين جشنها جشن مهرگان جنبه ملى دارد که در بخش جشنهاى ملى درباره آن سخن مىگوئيم. بزرگترين جشنهاى زرتشتيان (ايران باستان)، نوروز بود که با اعتدال ربيعى همراه است. هنگامى که خورشيد روى مدار استوا قرار مىگيرد و روز و شب برابر مىشوند، اين روز اول فروردين برابر، ۲۱ مارس است. جشن مهرگان که دومين جشن بود که با اعتدال پائيزى همزمان بود. (اين اعتدال در روز ۲۳ سپتامبر برابر با اول مهر است و مهرگان ده روز ديرتر يعنى روز مهر از مهرماه که دهم مهر باشد جشن گرفته مىشود. بعد از اين دو جشن، جشنهاى تيرگان و ديگان مهم بودند. جشن تيرگان برابر روزى است که خورشيد در دورترين نقطه شمالى از استوا قرار دارد و بزرگترين روز و کوتاهترين شب است (اين روز در حدود ۲ ژوئن است که برابر اول تير مىباشد و جشن تيرگان ده روز ديرتر در دهم تير است) و جشن ديگان که خورشيد در دورترين نقطه جنوبى از استوا قرار دارد و بزرگترين شب و کوتاهترين روز است (اين روز در حدود ۲۲ دسامبر برگزار مىشود).
جشن فروردينگان
در روز فروردين از ماه فروردين (نوزدهم فروردين) برگزار مىشود و همانطور که از نام آن پيدا است مربوط به فروهر پاکان و در گذشتگان مىباشد و در حقيقت مىشود گفت. اين جشن روز يادبود روانان است چون واژه فروردين و فرهر هر دو از يکى ريشه مشتق شده و به معنى نيروئى است که از عالم بالا براى راهنمائى و پاسبانى ارواح در وجود بوديعه گذاشته است.
زرتشتيان تهران در اين روز به آرامگاه زرتشتيان که در کاخ فيروزه واقع شده مىروند و از موبدان که در آنجا حضور دارند مىخواهند که به نام درگذشتگان آنها آفرينگان بخوانند. در حين سرودن آفرينگان مواد خوشبو روى آتش دود مىکند، شمع روشن مىنمايند، گل و سبزه حاضر است، ميوهجات تازه را پاره مىکنند و لرک هم که مخلوطى است از هفت قسم ميوه خسک، حاضر است و سورگ هم که نان کوچک گردى است در روغن کنجد مىپزند. پس از اتمام آفرينگان خوانى ميوه و لرک و سورگ که تيرک شده است بين حاضرين پخش مىشود که بخورند بهعلاوه هر کسى بهسر قبر نزديکان خود رفته گل و سبزه مىگذارد و شمع روشن مىکند.
سرگردآورنگ در کتاب جشنهاى ايران باستان سورگ را تشبيه کرده است به نان روغنى که مسلمانان در روز جمعه آخر سال درست مىکنند و به سر قبر مىبرند و به مردم مىدهند.
در روم قديم در ماه فوريه به ياد ارواح مردگان که آنها را ماتس مىناميدند در قبرستانها مراسمى برگزار مىکردند و فديه مىدادند. هندوها نيز نظير اين جشن دارند که آنرا پيتارا مىنامند. عيسويان کاتوليک هم در اول ماه نوامبر عيدى دارند به نام توسينت که عيد اموات است و در آن روز از درگذشتگان ياد نموده مزار آنانرا گلباران مىکنند.
جشن ارديبهشتگان
اين جشن در روز دوم ارديبهشت از ماه ارديبهشت واقع مىشود و چون ارديبهشت امشاسپند (واژه اوستائى اشاوهيشتا) نماينده اشوئى و پاکى و راستى و درستى است و نگهبانى تمام اقسام آتش در جهان نيز سپرده به او است ايرانيان باستان در اين جشن همه به لباس سفيد که نشان زرتشتىگرى است ملبس شده و بهدر بمهرها رو مىآوردند و دست جمعى ستايش و پرستش پروردگار را بهجا مىآورند و سپس جشن و سرور را آغاز مىنمودند. امروزه نيز زرتشتيان اين روز را مقدس مىدانند و به آتشکدهها رو آورده اهورامزدا را با خواندن ارديبهشت يشت و ديگر نمازها سپاس مىگويند!
جشن خوردادگان
اين جشن به فرشته خورداد که واژه اوستائى آن ههاروهتاته است تعلق دارد و در (۴ خرداد) روز خورداد از ماه خورداد برگزار مىشد. چون خورداد به معنى رسائى و کمال و تندرستى است و در عالم مادى پاسبانى آب چشمهها و نهرها و رودها و درياها به اين فرشته واگذار است نياکان ما در اين روز بهسر چشمهها يا کنار رودها و ساحل درياها مىرفتند و پس از ستايش اهورامزدا روز را به عيش و سرور با دوستان و ياران مىگذارنيدند.
جشن تيرگان
اين چشن يکى از جشنهاى بزرگ ايران باستان است که تا چندين سال پيش اين جشن در روز تير ايزد و تيرماه از طرف زرتشتيان برگزار مىشد ولى امروز ديگر از آن اثرى نيست.
روش برگزارى اين جشن بدين قرار بود. روز پيش از عيد تمام محوطه خانه از درون و برون آب و جارو و گردگيرى مىشد و صبح روز جشن همه آبتنى نموده لباس نو مىپوشيدند و مخصوصاً چيزى که ويژگى به اين جشن داشت تار نازکى بود که از ابريشم هفت رنگ و سيم نازک و ظريفى بههم تابيده بودند و به نام تير و باد معروف بود. اين تار را زرتشتيان در بامداد روز تير به مچ دست مىبستند و در روز باد يعنى بعد از ده روز از دست باز کرده به باد مىدادند. در اين جشن جوانان زرتشتى با شعف و شادى دنبال هم مىدويدند و بههم آب مىپاشيدند و صداى قهقهه آنها در کوچه و محله مىپيچيد در حقيقت مىشود گفت که اين روز جشن آبريزان هم بود
تير که واژه اوستائى آن تشتر است ستارهاى است نورانى که کليه اوستادانان آنرا به سيريوس ترجمه نمودهاند و در فرهنگها به نام ستاره باران نوشته شده است. اين ستاره را به عربى شعرى يمانى مىگويند و نبايد آنرا با تير يا عطارد يکى دانست. از فقره پنجم تير پشت که در وصف تشتر مىباشد نيز رابطه اين ستاره با باران بهخوبى مشاهده مىشود در اين فقره ما مىخوانيم چهارپايان خرد و بزرگ و مردم مشتاق ديدار تشتر هستند. کى دگرباره اين ستاره باشکوه و درخشان طلوع خواهد کرد.و کى دگرباره چشمههاى آب بستيرى شانه اسبى جارى خواهد شد؟
يکى از داستانها که درباره اين جشن گفته شده راجعبه جنگ ايرانيان با تورانيان است در عهد سلطنت منوچهر پادشاه پيشدادي.
اين جشن در زمان قديم از روز تير شروع مىشد و تار روز باد ادامه داشت يعنى مدت برگزارى جشن ۱۰ روز بوده است. (در بين هندوان همين مراسم با استفاده از رنگ بهجاى آب انجام مىشود).
جشن امردادگان
در زمان قديم اين جشن در روز امرداد و امرداد ماه برگزار مىشده و چون امرداد فرشته جاودانى و بىمرگى مىباشد و در عالم جسمانى نگهبانى نباتات و روئيدنىها با او است زرتشتيان در اين روز به باغها خرم و دلنشين دور از محوطه شهر مىرفتند و طى مراسمى اين جشن را با شادى و سرور در هواى صاف و در دامن طبيعت برگزار مىکردند و از تماشاى آفريدهاى بىشمار پروردگار لذت مىبرند.
جشن شهريورگان
شهريور در اصل خشتره وئريه بوده که در زبان پهلوى خشتريور و در پارسى شهريور شده است. جزء اول اين کلمه يعنى خشتره به معنى پادشاهى و سلطنت و قدرت و کشور است و کلمات شهر و شهريار از اين واژه گرفته شده است. جزء دوم به معنى آرزو شده است. بنابراين معنى ترکيبى آن پادشاهى آرزو شده يا کشور خواسته شده مىباشد. اين امشاسپند در عالم روحانى مظهر قدرت و نيرو مىباشد و در عالم جسمانى پاسبانى فلزات با او است. در عهد باستان در روز شهريور جشنى به نام شهريورگان برگزار مىشده است.