سفرهٔ هفتسين و سفرهٔ نوروزى
در همه شهرها و روستاهاى ايران سفرهٔ هفتسين مىگستردند و تا پايان جشن نوروز و ديد و بازديدهاى آن براى پذيرائى از ديدارکنندگان گسترده مىماند. همچنين همه افراد خانواده بر کنار سفره مىنشستند، اين خوان با مجموعهاى بسيار گوناگون از آنچه که در زندگى به آن نيازمندند، تا آنجا که نانى بر اين سفره نهاده مىشد در زمان ساسانيان از هفت نوع غله و حبوبات فراهم مىآمد. و اين خود نمونهاى بود بر پذيرائى از فروهرها و سپس از زندگان. اما محدود کردن آن به هفت چيزى که نام آنها با سين شروع مىشود اصالتى ندارد. در ضمن در شهرهائى که سفره هفتسين مىگسترند عملاً بيشتر از هفت چيز بر سفره مىگذارند که نام همه آنها با سين شروع نمىشود و تائيدى بايد دانست بر اينکه هفتسين را در مناطقى نمىبينيم که اصيلترين و دقيقترين گوشههاى فرهنگى ايرانى قدرت و نيروئى تمام دارد چنانکه در کردستان که آتش افروزى انجام مىدهند ـ سفرهٔ هفتسين معمول نيست يا در نواحى مرکزى ايران. اما بههرحال براى نوروز خوانى مىگستردند.
در مناطقى که سفرهٔ هفتسين رسم است، نمونهاى از هفت چيز مىنهند که نام آنها با حرف سين شروع شود مانند۶ سيب، سرکه، سير، سماق، سنجد، سبزي، سبزه، سمنو، سپند (اسفند)، سنبل، سوهان عسلي، سه پستان، سنگک (نان سنگک)، سياه دانه، سکه و غيره که هفت چيز از اينها برمىگزيدند و بر سفره مىنهادند که ساختگى بودن آن هويدا است و آنها را با هيچ منشاءِ اعتقادى و سنتى نمىتوان مربوط دانست. برخى نيز هفتسين را در اصل هفتشين مىپنداشتند: شراب، شکر، شهد، شير، شمع، شمشاد و شايد (ميوه) و برخى آنرا صورت دگرگونه هفتچين مىآورند يعنى هفت چيز چيده شده از درخت و اين سنت چنان مسخ شد که هفتميم بر سفره مىنهادند: ميوه، ماهي، مرغ، ماست، مربا، مسقطى و ميگو.
چگونگى گستردن سفره نوروزى
سفرهاى سفيدرنگ مىگستردند بالاى سفره آينهاى مىگذاشتند که نشانه جهان بىپايان است. در اطراف آينه يک يا چند شمع مىگذاشتند با چراغ که آنرا خاموش نمىکردند و روى آينه تخممرغى مىگذاشتند که مظهرى از تخمه و نژاد و آفرينش آدمى و جلوى آينه مشتى گندم به نشانه روزى مىپاشيدند. همچنين يک نان که معرف برکت خانه است. جامى پر از آب که چند قطره گلاب در آن ريخته شده بود. و در کنار آن کوزهاى آب نديده، جام آب که در آن چند برگ انار يا نارنج مىانداختند. نارنج شناور نمودار زمين در کيهان است. در برخى مناطق ماهى درون کاسه آب مىانداختند که ماهى نشانه روزى حلال است در نزديک چراغ و آينه، قرآن کريم و يک شمايل حضرت على (ع) و غالباً اسفند رنگ کرده در خوانچه مخصوصى مىنهادند. جامى از شکر نيز بر خوان نوروزى مىنهادند که براى شيرينکامى هميشگى افراد خانواده است. شير، ماست، پنير و کرهٔ تازه هم از مخلفات سفرههاى اصيل نوروزى بود. و بهجز آن در سفره گل نرگس ، گل سنبل و گل باقلا مىگذاشتند، سکه هم در سفره مىگذاشتند.
شيرينىها و آجيلها و ميوههائى که براى پذيرائى از ميهمانان نوروزى فراهم آمده، هم با زيبائى و سليقه خاص ايرانى در سفر چيده مىشد. غالباً تا چند لحظه پيش از تحويل سال در اتاق را مىبستند.
(شکل صفحهٔ ۲۰۸)
پيامآوران نوروزى (حاجى فيروز) ـ MESSENGER، PROMOTES AND ENCOURAGESHAGE FIRUZ
نگاره ـ خليل رسوبى