برخى از مورخين تهران را جزى از شهر قصران وى مىدانند که قريه بالاتر از آن مهران نام داشت و به روايتى قصران و مهران دو برادر بودند. ران به معنى دامنه است، و مهران دامنه بالايى و قصران دامنه پايينى رشتهکوه البزر بود.
نخستين وجه تسميه تهران را از عبارت ياقوت حموي در معجمالبلدان مىتوان اخذ کرد: مردى اهل رى که محل وثوق و اعتماد بود شنيدم که طهران ديهى است بزرگ و بناى اين ديه تمامى در زيرزمين واقع است و احدى را ياراى آن نيست که بدان ديه راه يابد مگر آن که اهالى آنجا اجازت ورود بدهند.
در اين عبارت اشاره به زيرزمينى بودن تهران شده است. اين مسأله عدهاى را برانگيخت که تهران را به دو کلمه ته به معناى زير و ران تجزيه نمايند و تهران را مکان زيرزميني معنا کنند.
اعتمادالسلطنه در مرآتالبلدان درباره وجه تسميه تهران چنين آورده است: چون اهل آنجا (تهران) در وقتى که دشمن براى آنها به مىرسيد در زيرزمين پنهان مىشدند، از اين جهت به اين اسم موسوم شده است که به تهران يعنى زيرزمين مىرفتهاند.
کسروى درباره نام تهران و شميران، طى پژوهشهايى به اين نتيجه رسيده که تهران (و تارم، کهران، گهران، گهرام، جهرم) به معناى منطقه گرمسير و شميران (شميرام، شميرم، شميلان، سميران و سميرم) به معناى منطقهاى سردسير است.