شهر اصفهان که روزگارى پايتخت ايران بوده در دوران ايلامى‌ها يکى از ايالت‌هاى کشور انزان يا انشان بوده است. اصفهان در زمان هخامنشيان آباد بوده و ايالت انزان و مرکز آن به نام گابيان، گابا، گاو، گاى تبديل يافته و محل زندگى پادشاهان هخامنشى بوده است.


پس از روى کار آمدن اردشير بابکان، اردوان، آخرين پادشاه اشکانى از مداين به منطقهٔ اصفهان آمد و در نزديک شهر شاد شاهپور، ساتراب (استاندار) آن را کشت و اصفهان را گشود.


استان اصفهان در دوران ساسانى اهميت بسيارى داشت و جنبهٔ دفاعى و نظامى آن مرکز سپاه بوده و بر ارزش جغرافيائى استان افزوده است.


اصفهان در زمان عمر خليفهٔ دوم به‌دست مسلمانان افتاد. منطقهٔ اصفهان و شهر جى در اوايل اسلام داراى اهميت‌ به‌سزائى بوده است.


در زمان زياريان اصفهان در قلمرو حکومت عباسيان بود. مردآويج، فرزند زيار، که تابع فرمانرواى علوى مازندران بود خود را مستقل خوانده و فرمانرواى رى شد. مردآويز پس از برگزارى مراسم جشن سده به‌دست سران و غلامان ترک خود کشته شد.


پس از مرگ مرداويج على پسر بويه، برادر خود حسن را به اصفهان فرستاد و اصفهان را گشود و رهسپار گشودن همدان، ري، قزوين، قم و کاشان شد و در سال ۳۲۷ هـ.ق وشمگير زيارى اصفهان را از حسن بويه گرفت و حسن استخر گريخت. منطقهٔ اصفهان قلمرو ديلميان قرار گرفت و حسن رکن‌الدوله در عمران و آبادى اصفهان کوشيد.


طغرل سلجوقى در سال ۴۳۸ اصفهان را محاصره کرد و موفق به گشودن آنجا نشد و ابومنصور فرامرز کاکويه در برابر طغرل قرار گرفت.


اصفهان در زمان ملکشاده سلجوقى از مهمترين ولايت‌هاى مهم و آباد به‌شمار مى‌رفت. ملکشاه پس از قتل پدرش آلب‌ارسلان اصفهان را پايتخت خود ناميد و ساختمان‌ها و بناهاى باشکوهى در آن بنا شد. شهر اصفهان توسط سپاهيان اوکتاى‌قاآن جانشين چنگيز در سال ۶۳۳ هـ.ق گشوده شد. در اواخر دورهٔ تيموري، اصفهان قلمرو ترکمانان قراقويونلو شد.


با ايجاد اختلاف بين خاندان آق‌قويونلو اسماعيل صفوى از فرصت استفاده نموده و رهسپار جنگ با گرجستان شد و پس از کشتن فرخ‌يسار شيروان شاه را کشت و شماخى و نقاط ديگر قفقاز و باکو را گشود. و پس از چيره شدن بر آذربايجان و انتخاب تبريز به‌عنوان پايتخت مذهب شيعه را مذهب رسمى ايران اعلام کرد. شاه‌عباس بزرگ در سال ۱۰۰۰ هـ.ق پايتخت را از قزوين به اصفهان انتقال داده و در تمام مدت ۴۲ سال حکومت خود به عمران کشور به‌خصوص اصفهان پرداخت. پس از تسليم اصفهان توسط شاه‌حسين به محمود غلجائي، شاه‌تهماسب ميرزا در قزوين از استعفاء پدر آگاه شده و خود را شاه ناميد. محمود غلجائى به‌دست پسر عموى خود اشرف غلجائى کشته شد و اشرف در اصفهان به حکومت رسيد. شاه‌تهماسب دوم براى تهيهٔ سپاه و جنگ با اشرف غلجائى از سران ايل‌ها و عشاير کمک خواست و زمانى که اشرف در اصفهان بود شاه‌تهماسب و نادرقلى افشار در قوچان متحد شده و نادر به فرماندهى سپاه ايران برگزيده شد. در دوران نادر گسترش اصفهان کاهش يافت. نادر تلاش خود را در يکپارچگى استقلال کشور مبذول مى‌داشت.


در زمان زنديان پايتخت به شيراز انتقال يافت و از اهميت و جمعيت شهر اصفهان کاسته شد. پس از زنديان، قاجار به حکومت رسيدند. و ويرانى و از بين رفتن آثار تاريخى دوران صفوى در زمان حکومت ظل‌السلطان پسر ناصر‌الدين‌شاه اتفاق افتاده است. او درختان کهنسال که از دوران صفوى باقى مانده بود و چهارباغ را تزئين مى‌کرد بريده و به بهاء ناچيز به فروش رسانده بود. جهانگردانى که در دورهٔ قاجار از اصفهان ديدن کرده‌اند آن را فقير، ويران و آثار تاريخى دوران صفوى را در حال نابودى و ويرانى معرفى کرده‌اند.