مسجد عليشاه (ارک)

بناى شکوهمند ارک تبريز بازمانده مسجدى است که در فاصلهٔ سال‌هيا ۷۱۶ تا ۷۲۴ هـ.ق به همت تاج‌الدين عليشاه جيلان تبريزي، وزير اولجايتو و بهادرخان از ايلخانان مغول، ساخته شد.


قسمت جنوبى اين مسجد داراى طاق بزرگى بود و مورخان نوشته‌اند: به علت فرو نشستن بنيان و تعجيل در اتمام آن، طاق مذکور شکسته و فرو ريخته است. بنايى که اکنون به صورت سه ديوار بلند به شکل ايوان ديده مى‌شود، قسمت مسقّف مسجد بود که عرض و ارتفاع آن هر يک حدود ۳۰ متر است. در حفريات اخير دريافتند که ۷ متر از ديوارها در زير خاک مانده است. عرض ديوارها حدود ۱۰ متر است و در داخل مرکب از دو ديوار عريض و مستحکم است که در چند مرحله به وسيلهٔ طاق‌هاى متعدد متصل شده‌اند.



حمدالله مستوفى معاصر عليشاه مى‌نويسد: مسجد جامع بزرگى است که صحن آن ۲۵۰ گز در ۲۰۰ گز است و در او صفّه‌‌اى بزرگ از ايوان کسرى به مداين بزرگتر.


بدالدين محمود‌العينى مى‌نويسد: در وسط صحنِ مسجد، حوض مربعى بود که هر ضلع آن ۱۵۰ زراع طول داشت و سکويى در وسط آن بود که در هر سوى آن از دهان مجسمهٔ شير، آب فرو مى‌ريخت. بالاى سکو نيز فوارهٔ هشت گوشى بود که دو دهانهٔ آب‌پران داشت. طاق نوک تيز محراب با طلا و نقره تزيين و نقاشى شده بود. چراغ‌هاى مزّين به زر و سيم با زنجيرهاى مسى از سقف آويزان بودند و داخل طاق‌ را روشن مى‌کردند و پنجره‌هاى مشبک نيز هر کدام ۲۰ شيشهٔ دايره‌اى مزين به طلا و نقره داشت.


تاجر ونيزى که حدود سال ۸۸۶ هـ.ق، سومين سال سلطنت سلطان يعقوب آق‌قويونلو از تبريز ديدن کرده مى‌نويسد: جامع عليشاه بلندترين بناهاى تبريز و داراى صحن بزرگى است. در ميان صحن حوضى دارد که چهار گوش است، درازا و پهناى آن هر کدام به اندازه صد قدم و ژرفايش شش پاست و پلکانى از کنار استخر به ايوان آن منتهى مى‌شود. طاق شبستان مسجد به قدرى بلند است که اگر کمان‌کشى تيرى در کمان مناسبى قرار دهد و رها کند، هرگز به طاق شبستان نمى‌رسد. دور مسجد را با سنگ‌هاى نفيسى طاق‌بندى کرده‌اند و طاق بر روى ستون‌هايى از مرمر قرار دارد و مرمر به اندازه‌اى ظريف و شفاف است که به بلور نفيس مى‌ماند. اين مسجد سه درب دارد که هر کدام طاقى به عرض ۴۰ و بلندى ۲۰ پا دارد. ستون‌هاى دو سوى درها از سنگ مرمر نيست بلکه از سنگ‌هاى الوان ساخته شده است. بقيه طاق با گچ مقرنس‌کارى و تزيين شده است.


مرتضى ميرزا پسر عم نادر ميرزا مؤلف تاريخ و جغرافياى دارالسلطنهٔ تبريز در سال ۱۲۹۸ هـ.ق از ارک عليشاه ديدن کرد و مشخصات بقاياى اين بنا را شرح داد. ۶۰ سال پس از او دونالد ويلبر، مؤلف کتاب معمارى اسلامى ايران در دورهٔ ايلخانان علاوه بر توصيف دقيق بازماندهٔ بنا، نقشهٔ جالبى از آن ترسيم کرد. از اين اطلاعات معلوم مى‌شود که اين بنا در زمان تاج‌الدين عليشاه مسجد جامع شهر و مزين به کاشى و ازارهٔ سنگى و ستون‌هاى مرمرى و کتيبه‌ها و گچ‌برى‌هاى زيبايى بود و بعدها رو به ويرانى نهاده، متروک شده است.


در دوران قاجاريه صحن، محل زاويه و مدرسهٔ عليشاه، مبدل به انبار غلات و مخزن مهمات قشون گرديد و حصارى دور آن کشيده شده و به نام ارک مشهور شد. ارک تبريز بارها هدف گلولهٔ توپ مهاجمان قرار گرفت و آسيب زيادى به ديوارهاى آن وارد آمد. در زمان انقلاب مشروطيت هم بناهاى اطراف آن، مخزن مهمات دولتى بود. اين مخزن به دست مشروطه‌خواهان افتاد و باعث تقويت آنان گرديد. ارک تبريز هميشه به صورت سنگرى مستحکم و مسلط بر شهر تبريز محسوب مى‌شده است.


در اوايل حکومت پهلوي، صحن ارک به صورت گردشگاه عمومى درآمد و باغ ملى نام گرفت. در حال حاضر در محوطه ارک مصلاى جديد امام و مجموعه فرهنگى بزرگى در دست احداث است.

مسجد کبود (فيروزهٔ اسلام)

جهانشاه قراقويونلو در سال ۸۳۹ هـ.ق برابر با ۱۴۳۰ ميلادي، حکومت را به دست گرفت و به تدريج بر سراسر ايران تسلط يافت و چون تبريز پايتخت وى محسوب مى‌شد، در آبادانى و عظمت اين شهر کوشيد. از مهم‌ترين آثار زمان وى مجموعهٔ پرشکوه مسجد کبود، خانقاه، صحن و کتابخانهٔ بزرگى بود که به فرمان وى در کنار يکديگر ساخته شدند. متأسفانه از همهٔ اين بناها تنها ويرانه‌هاى مسجدى به نام مسجد کبود باقى ماند. پس از بازسازى در سال‌هاى اخير اين مسجد تا حدودى شکل اوليهٔ خود را باز يافته است.


هر چند بناى مسجد کبود را به صالحه خاتون دختر جهانشاه و نيز به جهان بيگم، همسر او نسبت داده‌اند ولى کتيبهٔ سَردَرِ ورودى مسجد، بنيان‌گذار آن را ابوالمظفّر جهانشاه مى‌شناساند و به اين جهت به اين بناها (مظفريه) نيز مى‌گفته‌اند.


بناى اين مسجد به سرکارى عزّالدين قاپوچي، حاجب و معتمد دربار جهانشاه در سال ۸۷۰ هـ.ق به اتمام رسيد. بيشتر سطوح اين مسجدِ زيبا و ظريف با کاشى‌هاى معرّق عالى پوشيده و به مناسبت رنگ آبى فيروزه‌اى و کبود آن، فيروزهٔ اسلام نيز خوانده شده است.



سردر مسجد و دو منارهٔ آن داراى رواق گنبددارى بود که به شبستان اصلى مسجد در زير گنبد بزرگ متصل مى‌شد. در طرفين رواق، شبستان‌هاى متعددى وجود داشت که هر يک داراى طاق گنبدى بود و ديوارهاى مسجد با روکشى از سنگ مرمر شفاف و کاشى معرّق نفيس تزيين شده بود. با قتل ميرزا جهانشاه در سال ۸۷۲ هجرى در جنگ با اوزون حسن، سردستهٔ ترکمانان آق‌قويونلو (بايندري) در صحراى موش دياربکر، کار تعمير و توسعهٔ بنا متوقف ماند.


زلزلهٔ سال ۱۱۹۳ هـ.ق، تبريز را به شدت درهم کوبيد و مسجد کبود هم با همهٔ استحکامش از اين واقعه سالم نماند. طبق اسناد و مدارک و تصاوير مستند موجود، از اين بناى عظيم و نفيس، جز سردر و چند جِرز و پايه‌هاى شبستان، سنگ‌هاى مرمر و قطعاتى از کاشى‌هاى بديع، چيزى باقى نماند و اغلب سنگ‌نبشته‌هاى نفيس مرمرى و کاشى‌هاى زيباى آن در سال‌هاى پس از زلزلهٔ ۱۱۹۳،توسط مردم براى تزيين ساختمان‌هاى جديد به کار رفت.


خوشبختانه در سال‌هاى اخير اين مسجد به نحو مطلوبى توسط متخصصان در حال بازسازى است و طرح بازيابى نقش و نگارهاى داخلى مسجد در دست اجرا قرار دارد.