سياست خارجى تونس براساس حفظ استقلال و تماميت ارضى و حسن هم‌جوارى و ايجاد توسعه و روابط سياسي، اجتماعى و اقتصادى با ساير کشورها در جهت نيل به اهداف فوق پايه‌ريزى شده است. علاوه بر نمايندگى‌هاى مربوط به سازمان‌هاى بين‌المللى و منطقه‌اى حدود ۵۰% نمايندگى خارج در تونس فعاليت داشته و همين تعداد نمايندگى تونس در خارج از آن کشور به فعاليت مشغول مى‌باشند.



سياست خارجى تونس بلاشک ناشى از انديشه‌هاى حبيب بورقيبه رئيس‌جمهورى سابق آن کشور است. بو رقيبه به رغم اينکه به نوعي، رهبرى مبارزات استقلال‌طلبانهٔ تونس عليه استعمار فرانسه را به‌عهده داشت؛ ليکن به‌نحو بارزى داراى تعلقات ذهني، روحى و فرهنگى به فرانسه بود. طبيعت نهضت استقلال‌طلبانهٔ تونس که هدف آن ايجاد کشورى آزاد و مستقل بر مبناى الگوى فرانسوى آن بوده نيز با ايجاد برداشت بورقيبه هماهنگى دارد. لذا؛ سياست خارجى تونس به‌دليل گرايش به غرب با بلوک شرق داراى روابط ديپلماتيک و روابط اقتصادى محدود بود.


در مقولهٔ ارتباطات خارجى تونس با غرب با توجه به رقابت‌هاى موجود بين آمريکا و فرانسه تحت عنوان استعمارگران قديم و جديد، نوعى بندبازى سياسى به چشم مى‌خورد و چنين به‌نظر مى‌رسد که سياست خارجى تونس مايل به برقرارى روش موازنهٔ مثبت بين اين دو کشور مى‌باشد. ريشه‌هاى عميق فرهنگي، سياسي، اجتماعى و اقتصادى فرانسه در تونس توسعه يافته هستند که هر اقدام عجولانه‌اى در رابطه با تغيير آنها عوارض و نتايج غيرقابل پيش‌بينى و خطرناکى را ممکن است به‌وجود آورد.


از طرف ديگر توانائى‌هاى آمريکا به حل مشکلات موجود تونس على‌الخصوص در ابعاد اقتصادى و محدوديت نسبى فرانسه در همين مقوله و همچنين ظهور طبقهٔ تکنوکرات که تمايل بيشترى به اروپا نشان مى‌دهند نيز عواملى هستند که لاجرم لزوم حکومت تونس از فرانسه محورى به آمريکا محورى را تداعى مى‌نمايد؛ البته گرايش به اين يا آن کشور به مقامات کليدى وقت کشور نيز بستگى دارد.


در هر حال درگيرى‌ها و مشکلات تونس در منطقه موجب گرديده که دولت آن کشور به‌ نحو گسترده‌اي، سياست گسترش امکانات و توان نظامى کشور را مدنظر قرار دهد و بخش عظيمى از بودجه کشور را هر ساله صرف تجهيز نيروهاى مسلح بنمايد. اين ترفند سياسى نيازمند مبالغ گزافى است که شايد اقتصاد مريض و ضعيف تونس توانائى برآورد آن را نداشته باشد. همچنان‌که از اخبار واصله استفاده مى‌شود که آمريکا در تأمين اين نيازها دست و دلبازى نشان داده؛ ولى افزايش اين کمک‌ها را به شرايطى محدود کرده که شايد چندان هم مورد خوشايند فرانسويان نباشد. ترکيب فعلى محورهاى قدرت در تونس متمايل به آمريکا است؛ اگرچه کمافى‌السابق سعى شده توازن بين دو طرف تا حدودى رعايت گردد. اما تحولات بين‌المللى و بحرانى‌هاى منطقه‌اى خط‌مشى‌هاى آنها را دستخوش دگرگونى قرار مى‌دهد.


تونس دمکراسى را تنها راه حل مشکلات روابط خارجى مى‌داند و معتقد است دمکراسى بايد متکى به ايجاد سياست اجتماعى قاطع و مصون در برابر لغزش‌ها و تقويت‌کنندهٔ امنيت اجتماعى باشد. زين‌العابدين‌بن‌على رئيس‌جمهورى تونس ديدگاه اين کشور را چنين بيان مى‌نمايد:


تثبيت حقوق بشر و استحکام پايه‌هاى دمکراسى جز از بين بردن نمودهاى فقر و نياز و بهبود اوضاع اجتماعى و اقتصادى ملت‌ها به کمال نمى‌رسد و دوام پيدا نمى‌کند.


تونس نيز توانسته پشتيبانى لازم را براى تقارب شمال و جنوب در پايه‌ريزى نظم نوين جهانى به‌دست آورد. تونس پيشنهادهاى سازنده در مورد جدول‌بندى‌هاى کشورهاى جنوب، دارائى و درآمد متوسط و چارچوب پياده کردن طرح‌هاى توسعه و حفظ محيط زيست ارائه داده و سندى نيز در اين زمينه به سازمان ملل تقديم کرده است. مفاد اين سند در مورد روابط با پاره‌اى از کشورها به‌ويژه کشورهاى اروپائى به اجراء درآمده است.


تونس در کنفرانس زمين منعقد در ژوئن ۱۹۹۲ در ريودوژانيرو شرکت کرده و تلاش در جهت انعقاد کنفرانس جهانى توسعه اجتماعى مى‌نمايد. تونس خواهان صلح و استقرار امنيت براى کليهٔ ملل جهان است و آن را اساس پيشرفت و پيروزى خط دمکراسى مى‌خواند. بدين جهت به نيروهاى پايدار صلح در ناميبيا و کامبوج پيوست، تونس افزايش اعتبار سازمان ملل پس از جنگ خليج فارس را مثبت ارزيابى کرده و آن را نشانهٔ روند نظم نوين جهانى دانسته و اميدوار است انعکاس قدرت اين سازمان جهانى شامل همه کشورها شود و باعث توسعه اقتصادى جهان سوم گردد.


موضع تونس در قبال نهضت‌هاى آزادى‌بخش نيز به تبع اصول سياست خارجى آن کشور تنظيم مى‌گردد. تونس به‌عنوان يک کشور، از مدافعان فلسطين محسوب مى‌شود و پس از جريان اشغال لبنان توسط ارتش رژيم اشغالگر قدس به‌عنوان مقر سازمان آزادى‌بخش فلسطين انتخاب شده است. سياست فعلى تونس به طرفدارى از انعقاد يک اجلاس بين‌المللى براى صلح بين اعراب و اسرائيل استوار بوده و به همين جهت از پشتيبانى حل عادلانهٔ مسئله فلسطين دريغ نورزيده و از گرايش‌هاى سياسى جديد به‌منظور ايجاد راه حلى براساس مقررات سازمان ملل در مورد خاورميانه جانب‌دارى کرده است. به‌دنبال خواسته فلسطينيان و مشورت با کشورهاى عربى راجع‌به خط‌مشى برقرارى صلح در خاورميانه در کنفرانس مادريد شرکت کرد و به‌صورت يکى از اعضاء کميته سرى سازماندهى درآمد. تونس از مبارزات حزب کنگره ملّى آفريقاى جنوبى حمايت مى‌کند و همچنين از مردم بوسنى و هرزه‌گوين جانبدارى مى‌نمايد.


تونس در جامعهٔ ملل متحد، سازمان وحدت آفريقا، کنفرانس اسلامي، اتحاديه عرب عضو است. مقر دائمى اتحاديه عرب در آن کشور است. تونس در سازمان اوپک (سازمان کشورهاى عربى توليدکنندهٔ نفت) نيز عضويت داشت؛ ولى به‌علت بدهکارى زياد به اين سازمان تصميم گرفت که از آن خارج شود. دوباره به‌دليل کشف منابع جديد نفت قرار شد کمافى‌السابق در اين سازمان باقى بماند و از پرداخت حق عضويت معاف شود. تونس برحسب موقعيت جغرافيائى خود در منطقهٔ مغرب عربى واقع است و بدين واسطه جزء لاينفکى از مباحث مربوط به تشکيل مغرب بزرگ عربى محسوب مى‌شود. در قانون اساسى تونس اين کشور به‌عنوان يکى از کشورهاى مغرب عربى اعلام شده است.


نوع سياست خارجى محافظه‌کارانهٔ تونس موجب گرديده که اين کشور اين مقوله با اکثر کشورهاى مغرب عربى داراى روابط حسنه باشد. تونس در ۱۹ مارس و ۱۳ دسامبر سال ۱۹۸۳ با الجزاير و موريتانى پيمان سه‌جانبه مودت و برقرارى اتحاد منعقد کرد. اين پيمان که مبتکر اصلى آن الجزاير بوده و در حقيقت اولين گام عملى در جهت تحقق هدف ايجاد مغرب بزرگ عربى محسوب مى‌شود تاکنون با موفقيت به حيات خود ادامه داده و سعى کرده که سايرين (ليبي-مراکش-صحرا) را نيز به خود جلب نمايد.