تايلند شديداً به واردات مفت وابسته است. در ۱۹۸۰ نفت و مشتقات آن معروف ۱/۳۱ درصد کل صورت واردات بود، که نسبت به ۲۳ درصد ۱۹۷۹ افزايش يافته است. اقدامات دولت براى کاهش سوخت به‌خاطر وجود کمک‌هائى که براى حفظ قيمت نفت و سوخت براى باقى‌ماندن ۲۰ درصد زير سطح بين‌المللى پرداخت مى‌شود، را تا کنون کمتر اثر داشته است. مصرف کل انرژى همچنان روبه‌رشد است، و نرخ متوسط آن در فاصله سالهاى ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۴ حدود ۲/۷ درصد افزايش داشت. در بخش تجارت افزايش مصرفى سوخت در همان مقطع حدود ۱۰ درصد و در بخش حمل و نقل ۴/۷ درصد مى‌باشد. بنابراين از طرح برنامه‌ريزى شده در برنامه پنجم تجاوز کرده است؛ سقوط قيمت‌هاى نفت همراه با جانشينى منابع گاز دريائي، مستمراً سهم نفت را در ليست واردات از ۱/۳۱ درصد در ۱۹۸۰ به ميزان ۴/۱۳ درصد در ۱۹۸۶ رسانيد.



وابستگى تايلند به واردات مواد سوختى رو به‌کاهش گذاشته است. در سال ۱۹۸۰ حدود ۸۰ درصد نيروى الکتريکى توسط نفت حاصل شد، ولى همين انرژى در ۱۹۸۴ به سطح ۱۷ درصد رسيد. ترکيب توليد الکتريسيته در ۱۹۸۴ عبارت بود از: گاز طبيعى ۴۱ درصد، نيروى هيدروالکتريک ۱۹ درصد، ليگنيت ۱۹ درصد سوخت نفتى ۱۷ درصد و الکتريسيته وارداتى از کامبوج ۴ درصد. به هر حال براساس کل مصرف انرژي، انرژى نفتى حدود ۶۶ درصد مصرف را در ۱۹۸۴ تشکيل مى‌داد. برنامه‌هاى تنظيمى درخصوص مصرف انرژى به‌گونه‌اى تنظيم شده است، تا سهم وارداتى را در کل مصرف انرژى به سقف ۴۶ درصد تا ۱۹۹۶ برساند. به‌رغم پيشرفت‌هائى که در جهت تغيير الگوى مصرف انرژى روستائى و نيز استفاده از کپسول‌هاى گاز صورت گرفته است، هنوز نواحى روستائى شديداً به مصرف نفت سفيد وابسته است؛ به‌خصوص که مواد اوليه سوختى حاصل از چوب رو به کاهش گذاشته است. از ۱۹۸۱ اقداماتى چند درجهت توسعه انرژى‌هاى جانشين نفت صورت گرفته است، در مناطق روستائى مخصوصاً به مصرف بيوگاز تکيه شده است، ولى تا کنون کمتر موفقيت داشته است. يک منبع مهمترى که بايد به‌عنوان جانشين نام برد، بهره‌بردارى از منابع ليگنيت منطقه شمالى تايلند است که به‌نظر مى‌رسد بيش از ۱۸۰ ميليون تن باشد. ايستگاه توليد الکتريسيته ليگنيت واقع در Mae Moh تا ۱۹۸۸ حدود ۱۲% کل توليد ملى انرژى را تأمين مى‌کرد.