عوامل داخلى مؤثر در سياست خارجى

۱. کمى وسعت و جمعيت ناکافى براى يک حمايت نظامى وسيع از منافع و کليت کشور


۲. کشف يکى از بزرگ‌ترين منابع جهان در آب‌هاى اين کشور در سال ۱۹۸۹ اين کشور را به نحو بارزى مورد توجه جهانيان بويژه کشورهاى غربى که مصرف‌کنندگان عمده در جهان هستند، قرار داد. اين امر به نوبهٔ خود موجب تحوّلى ديگر در سياست خارجى و ديپلماسى قطر گرديد.


۳. قرار گرفتن اين منابع در دريا و بالا رفتن ضريب آسيب‌پذيرى آن و بالتبع آسيب‌پذيرى اقتصاد ملى اين کشور، سياستمداران قطرى را واداشت تا سياست خارجى فعالى را که شامل پيشتازى در برقرارى و توسعه روابط با کشورهاى خارج از منطقه از جمله رژيم صهيونيستى است، در پيش گيرند.

عوامل خارجى مؤثر در سياست خارجى

در آغاز دهه ۹۰، جهان شاهد تحوّلاتى پى‌درپى در نظام‌ها، سياست‌ها، مرزها و اوضاع بين‌المللى بود که در مجموع از آنها به عنوان فرآيندهاى نظم نوين جهانى ياد گرديده است. اين تحوّلات خودبه‌خود تأثيراتى بر وضعيت منطقه و کشورهاى آن گذاشت. در اين ميان قطر در مقايسه با وضعيت گذشته خود از اعتماد به نفس و تجربهٔ بيشترى در امور بين‌المللى برخوردار شده و راه تکامل سريع در سياست خارجى يعنى سياستگزارى بر اساس منافع ملي، تا حد ممکن، را طى مى‌کند. در همين حال به دليل ارتباطات گسترده موجود در روابط قطر با کشورهايى چون آمريکا و انگليس و نفوذ جهانى اين دو کشور، قطر تا حدودى نيز در سياست خارجى متأثر از فشارهاى دو کشور مزبور مى‌باشد. قطر با اينحال به دليل عدم برخوردارى از سياست خارجى نافذ در صحنه بين‌المللى همواره تبعيت از تصميمات سازمان ملل نظير آنچه که در رابطه با عراق رخ داد، را به عنوان يک اصل غيرقابل اغماض پذيرفته و به آنها عمل مى‌کند. در دهه ۷۰ و اوايل ۸۰ ميلادى عربستان نفوذ فراوانى در سياست خارجى قطر داشت لکن اين نفوذ از سال‌هاى آخر دهه ۸۰ رو به کاهش نهاده و در حال حاضر به حداقل رسيده است.