سيستم انتخاباتى پاکستان چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا سیستم انتخاباتی حلقهای پاکستان همانند هند وارث نهادهائى است که در زمان حکومت انگليسىها در اين مناطق شکل گرفته و اکنون با گذشت بش از يک قرن واندى همچنان بعضاً دست نخورده باقى مانده است. از جمله شکل قانون اساسى و سيستم ادارى کشور، قوانين حاکم بردادگاههاى حقوقى و قضائي، سيستم تعليم و تربيت در نظام آموزشي، نظام ارتش. سيستم انتخاباتى پاکستان يک سيستم دمکراسى اصولى يا پايهاى است. اين سيستم در زمان حکومت انگليسىها در شبه قاره شکل گرفته و يک سيستم خيلى قديمى مىباشد. اساس و پايه انتخابات در اين سيستم بدين گونه است که ابتدا مردم روستاها در قالب شوراهاى روستائى و در شهرها در قالب کميتههاى شهرى نمايندگان خود را که خوب آنها را مىشناسند انتخاب مىکنند و اين نمايندگان که از آراء مستقيم مردم انتخاب مىشوند مىتوانند نمايندگان مجلس را انتخاب نموده تا آنها بتوانند بدون دخالت و رأى مردم، رئيس دولت و رئيس جمهور کشور را انتخاب کنند و اين نوع سيستم انتخاباتى را پايين به بالا مىباشد که اساس انتخاب رأى مستقيم مردم مىباشد، برخلاف سيستم نايب السلطنگى که از بالا به پايين بوده است. هدف از انتخاب اين سيستم آن بود که مردم را بهطور تدريجى در روندهاى دمکراتيک سوق داده تا از اين طريق پايههاى دموکراتيک در اين کشور شکل گيرد. اين سيستم انتخاباتى بعدها در قانون اساسى ۱۹۳۵ که اولين قانون اساسى هند و پاکستان مىباشد به صورت حلقههاى رأىگيرى تغيير شکل داده و معيار اصلى براى نمايندگى و انتخابات، دارايي، مالکيت و ميزان تحصيلات است. سيستم انتخاباتى حلقهاى که نوعى از سيستم انتخاباتى کنونى است در سالهاى انتخاباتي، ۱۹۵۱،۱۹۵۴،۱۹۶۲ در پاکستان به اجراء گذاشته شد و مردم بدين گونه نمايندگان خود را انتخاب و حکومت تشکيل دادند. ايوب خان در دوران حکومت خود مجدداً سيستم انتخاباتى پايهاى را پيشنهاد کرد و تقاضا نمود در قانوناساسى ۱۹۶۲ به عنوان سيستم انتخاباتى پاکستان ثبت گردد که اين طرح مخالفت رئيس کميسيون قانون اساسى وقت آقاى قاضى شهابالدين را بهدنبال داشت و آنها سيستم انتخاباتى مستقيم با ابقاءِ احزاب سياسى را پيشنهاد کردند. ايوب خان در انتخابات رياست جمهورى در سال ۱۹۶۵، سيستم انتخاباتى دموکراسى پايهاى را به مرحله اجراء گذاشت و مردم بهجاى رأى مستقيم به يکى از طرفين نامزدى رياست جمهورى يعنى فاطمه و ايوب خان به تعيين و انتخاب شوراهاى شهرى و روستائى مبادرت کردند و اين مجموعه و قدرت کافى داشت تا به عنوان نمايندگان مردم به قضاوت درباره يکى از نامزدهاى رياست جمهورى بپردازند و رئيس جمهور کشور را انتخاب کنند. يعنى در حقيقت سيستم دمکراسى پايهاى به تشکيلات انتخاباتى تبديل شد و اين سيستم براى ايوب خان يک سيستم کنترل شده از حکومتهاى محلى بود و اين يک امر طبيعى است که ايوبخان يک سيستم کنترل شده از حکومتهاى محلى بود و اين امر طبيعى است که ايوبخان نه تنها از امکانات دولتى بلکه با اعمال فشار و تهديد به نمايندگان منتخب مردم زمينه خود را به عنوان رئيس جمهور آماده ساخت. اگرچه اين انتخابات نتوانست ثبات را براى پاکستان به ارمغان بياورد. در انتخابات ۱۹۷۰ در زمان يحيىخان مجدداً سيستم انتخابات حلقهاى در کشور اعمال شد و مردم براى انتخابات نمايندگان مجالس ايالتى و فدرال مستقيماً سرصندوقهاى رأى حاضر شده و نمايندگان خود را انتخاب مراسم سوگند آغاز مىشود. البته تا آغاز به کار جانشين وى به کار خود گونهاى تنظيم شوند تا همراه شانس پيروزى مسلم ليگ قطعى باشد، يعنى در جاهائى که تمرکز با طرفداران مسلم ليگ است حلقهها کوچکتر و در مکانهاى ديگر بزرگتر گرديد. سيستم انتخاباتى حلقهاى بافت حکومتى پاکستان از نوع حکومتى فدرال مىباشد. در اين کشور چهار مجلس ايالتي، يک مجلس ملى و يک مجلس سنا (۸۷ سناتور) جمعاً شش مجلس وجود دارد. مجلس فدرال ۲۰۷ (با احتساب ۱۰ کرسى اقليتهاى مذهبى ۲۱۷ نفر)، مجلس پنجاب ۲۴۰، مجلس سند ۱۰۰، مجلس سرحد ۸۰ و مجلس بلوچستان ۴۰ نفر (با احتساب نمايندگان اقليتهاى مذهبى ۲۳ نفر) نماينده دارند. نمايندگان مجالس شورا بهطور مستقيم توسط مردم انتخاب مىشوند. تفاوت بارزى که بين انتخابات پاکستان و ديگر کشورهاى از جمله ايران وجود دارد حلقهبندى معنا که در پاکستان و ديگر کشورها از جمله ايران وجود دارد حلقهبندى در شهرهاست. بدين انتخابات پاکستان مناطق به حلقههاى مختلف تقسيم مىشود مثلاً شهر لاهور داراى ۹ حلقه انتخاباتى مىباشد که ۹ نفر براى نمايندگى مجلس فدرال و ۱۸ نفر براى نمايندگى مجلس ايالتى از حلقههاى مذکور انتخاب مىشوند. رأى دادن در يک حلقه مختص به مردمى است که اسامى آنان در فهرست شرکت کنندگان در انتخابات در آن حلقه درج گرديده است و خارج از آن فهرست کسى حق رأى دادن در حلقه را ندارد. در حالىکه در ايران مثلاً در يک شهر بزرگ مثل تهران همه مردم در شکست يا پيروزى نمايندگان آن شهر مؤثر و دخالت دارند و بدون هيچگونه تقسيمبندى نامزدها توسط همه مردم شهر برگزيده مىشوند. در حلقهبندىها ملاک معين و اصولى بهچشم نمىخورد بهطورىکه در بعضى از شهرها بهرغم حد نصاب کم جمعيت حلقهاى خاص تعيين گرديده که شانس برخى را براى پيروزى آسانتر و مهياتر مىسازد و رقابت نيز محدودتر است. هر کس قادر است در حلقه دلخواه خود براى نمايندگى داوطلب و نامزد گردد. در اين رابطه هيچ محدوديتى مشاهده نمىشود و هر فرد قادر است در چند حلقه همزمان به مبارزه انتخاباتى بپردازد. بعضى مواقع فردى در چندين حلقه نامزد شده و براى مجلس ملى و ايالتى پيروزى بهدست مىآورد، البته بعد از پيروزى بايد يکى از مجالس را براى کار نمايندگى انتخاب نمايد. هيچ قانونى براى حد نصاب يا لزوم کسب معين آراء براى نامزدها وجود نداردند و در هر حلقه کسىکه از ديگر شرکت کنندگان رأى بيشترى کسب نمايد برنده است. نظام حلقهبندى و سهميه بندى تقريباً در همه استانها اعمال مىشود و اقليتهاى مذهبي، زنان و حتى فرقههاى مذهبى را شامل مىگردد. نکته بارزى که در انتخابات پاکستان به چشم مىخورد اينکه براى نامزدهاى انتخاباتى هيچ شرطى وجود ندارد، از بىسواد گرفته تا با سواد، سرمايهدار و محروم همه قادر به شرکت در انتخابات هستند مگر کسانى که مسئله اخلاقى محرز داشته يا عمرشان کمتر از ۲۵ سال باشد. چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها