پاکستان از اولين کشورهايى بود که جمهورى اسلامى ايران را به رسميت شناخت. پاکستان که از ابتداى شروع تظاهرات عليه رژيم شاه با دقت تحولات ايران را زير نظر داشت، با اوج‌گيرى مبارزات مردم در ارتباط با سياست‌هايش نسبت به ايران تجديد نظر به عمل آورد. در اين تصميم‌گيرى توجه و علاقه‌مندى خاص مردم پاکستان نسبت به حرکت انقلاب اسلامى مردم ايران تأثيرى اساسى داشت. مطبوعات و مردم پاکستان به استقبال از انقلاب اسلامى شتافتند و در پى آن نيز حکومت ضياءالحق در اين کار پيش‌قدم شد و در روز ۲۱ بهمن ماه نظام جديد ايران را به رسميت شناخت و کاردار پاکستان در تهران ضيا‌ءالحق را به عنوان حضرت امام (ره) را تسليم مهدى بازرگان نخست وزير حکومت موقت انقلاب اسلامى نمود، ولى به دليل روابط نزديک پاکستان با رژيم ايران سابق تلقى عمومى در مورد پاکستان خوب نبود و اين مطلب در مطبوعات ايران منعکس مى‌شد، گرچه تا مدتى روابط ديپلماتيک بدون هيچ وقفه‌اى ادامه يافت.


انتقادهاى مطبوعات و رسانه‌هاى ايران از رژيم نظامى پاکستان، نزديک کاملاً آشکار پاکستان به آمريکا، افزايش حمايت مالى عربستان متحده‌عربى از پاکستان و نزديکى نسبى عمان به اين کشور و بالاخره رقابت پاکستان با ايران در زمينهٔ يافتن راه حل براى مسئله افغانستان به‌تدريج در مطبوعات پاکستان منعکس گرديد و مدتى نيز روابط ديپلماتيک ميان دو کشور را نيز تا حد کاردار تنزل داد.


پيروزى انقلاب اسلامى ايران آثار عميقى در داخل پاکستان به‌جاى گذاشت و دولت نظامى ضياءالحق را وادشت تا اقدامات را که قبلاً به منظور اسلامى کردن اداره امور سياسي، اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى کشور اعلام نموده بود با شتاب بيشترى دنبال نمايد.


براى اعلام مواضع دوستانه پاکستان در تحريم اقتصادى ايران از سوى غرب شرکت ننمود و در جريان ايران و عراق نيز موضع نسبتاً بى‌طرفانه‌اى اتخاذ کرد. تا سال ۱۹۸۲ با مذاکرات دو طرف و تغيير تلقى مطبوعات زمينهٔ تحکيم و توسعه فراهم آمد و مجدداً روابط دو کشور به حد مبادلهٔ سفير ارتقاء يافت.


پس از حمله عراق به ايران، پاکستان براى آنکه رسيدن انواع کالاها به ايران را در شرايط جنگى تسهيل نمايد، بندر کراچى را براى تخليه بار در اختيار ايران قرارداد. ضياءالحق در سپتامبر ۱۹۸۰ و دوبار با ساير کشورهاى اسلامى در سال ۱۹۸۱ به‌منظور ميانجى‌گرى به تهران سفر نمود. آقاشاهى وزير خارجهٔ پاکستان به همين منظور به ايران سفر کردند. وى در کنفرانس طائف در موافقت‌ با مواضع ايران اظهاراتى نمود و موضوع احياى مجدد همکارى عمران منطقه‌اى مطرح شد. ايران در مقابل مدت اعتبار وام‌هاى اعطائى پاکستان را تمديد نمود.


در ۱۹۸۲ يک هيأت اقتصادى ايران به پاکستان سفر کرد و دربارهٔ خريد برخى کالاهاى مورد نياز از پاکستان، تزانزيت کالا از هند با استفاده از راه‌آهن پاکستان و اتصال راه‌آهن ايران به پاکستان با مقامات آن کشور مذاکره نمودند. از اين به‌بعد روابط دو کشور سير صعودى را طى نمود و با سفر دکتر ولايتى وزير امور خارجه در مارس ۱۹۸۲ به پاکستان و پس از آن سفر غلام اسحاق‌خان وزير دارايى پاکستان به ايران مناسبات به بالاترين سطح خود پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران رسيد. در اعلاميه مشترکى که در پايان سفر دکتر ولايتى انتشار يافت طرفين اعلام کردند که طى مذاکرات انجام شده مسائل بين‌المللى و منطقه‌اى مورد علاقه دو کشور مورد بحث قرار گرفته و خواستار توسعه روابط اقتصادى و فرهنگى و سياسى شدند. در زمينه امور فرهنگى دو کشور توافق کردند که برنامهٔ مبادله فرهنگى جديدى تدوين نمايند. حجة‌الاسلام نورى وزير کشور ايران پس از بازگشت از سفر پاکستان از سفر پاکستان اعلام کرد که دولت پاکستان مجرمين (عادى و سياسي) فرارى ايران و به اين کشور تحويل خواهد داد.


در اوايل سال ۱۹۸۳ وزير کشور ايران از پاکستان بازديد نمود و بسيارى از مسائل مرزى حل و فصل گرديد و قرار شد سالانه کمسيون مشترکى در اين مورد تشکيل شود. دراين سال وزير پاکستان به ايران سفر نمود، ولى تماس مهم ديگرى بين دو کشور انجام نشد و روابط تا حدودى افت کرد. درگيرى‌هاى شيعه و سنى در کراچى و ادعاى دخالت ايران در آن و گسترش روابط نزديک پاکستان با کشورهاى عربى از علل کاهش روابط بود.


سفر وزير کشور و وزير خارجه پاکستان به ايران در سال ۱۹۸۴ تحريکى در روابط دو کشور ايجاد کرد. از سوى ديگر کميسيون مشترک وزراى ايران و پاکستان در اواخر سال ۱۹۸۴ با شرکت وزراى دارائى و امور اقتصاد دو کشور در اسلام‌آباد تشکيل شد و در خاتمه يک موافقت‌نامه درباره تشکيل رسمى کميسيون مشترک دو کشور و يک يادداشت تفاهم راجع به همکارى دو کشور در زمينه‌هاى تجارى و فنى و علمى به امضاء رسيد.


در اوايل سال ۱۹۸۶ آيةالله خامنه‌اي، رئيس جمهور وقت ايران از پاکستان ديدار نمود. در اين ديدار ضمن ملاقات با ضياءالحق در اجلاس شوراى عالى سازمان همکارى اقتصادي ايران و ترکيه و پاکستان (اکو) که در اسلام‌آباد گشايش يافت، شرکت نمود. اين سفر نقطه‌ عطفى در روابط ايران و پاکستان در دوره پس از انقلاب اسلامى به شمار مى‌آيد. استقبال عظيم مردم پاکستان از رياست جمهورى ايران نشان دهنده عشق و علاقه‌ مردم اين کشور نسبت به انقلاب اسلامى و نيز گسترش بيشتر روابط دو کشور بود. در جريان اين سفر علاوه بر مذاکرات رسمى با مقامات پاکستانى ملاقات‌هائى نيز با علماء مهاجران و مجاهدان افغانى در پاکستان و اساتيد زبان فارسى در آن کشور انجام شد. همچنين ايشان ضمن سفر به لاهور از مراکز فرهنگى و هنرى اين شهر ديدن کرده و تاج گلى بر آرامگاه اقبال نثار کردند. توافق‌هاى سياسي، اقتصادى و فرهنگى که در جريان اين ديدار بين مقامات عالى‌رتبه دو کشور حاصل شد از طريق يک کميته پيگيرى دنبال شد. علاوه براين تفاهم نامه‌اى در خصوص تشکيل کميته مرزى به امضاء رسيد. در سال ۱۹۸۶، ۱۲ کانال شبکه مخابراتى جديد ماکروويو شهرهاى مختلف ايران و پاکستان آغاز به‌کار کرد. در سال ۱۹۸۷ موافقت‌نامهٔ همکارى‌هاى حمل و نقل جاده‌اى (ترانزيت) ميان دو کشور در اسلام‌آباد امضاء شد. در سال ۱۹۸۸ پروازهاى خطوط هوائى پاکستان به ايران که از سال ۱۹۸۰ قطع شده بود از سرگرفته شد.